
یادداشت؛
غدیر پایان راه انقطاع دین از سیاست
واقعه غدیرخم نقطهای استراتژیک در تاریخ اسلام است که ولایت حضرت علی (ع) را بهعنوان اصل بنیادین حاکمیت دینی تثبیت کرد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ استاد حوزه علمیه در یادداشتی اختصاصی نوشت: واقعه غدیرخم نقطه عطفی در تاریخ اسلام است که در آن نه تنها آینده امت اسلامی رقم خورد بلکه الگوی اصیل حاکمیت دینی نیز ترسیم شد.
اگر غدیر را تنها مراسمی نمادین یا توصیهای اخلاقی به دوستی با علی بن ابیطالب (ع) بدانیم حقیقت آن را از دست دادهایم زیرا غدیر صراحتاً نفی اسلام سکولار است، اسلامی که دین را از سیاست جدا میخواهد و حاکمیت را امری صرفاً بشری و عرفی میداند، غدیر آمد تا بگوید دین تا هنگامی که در جامعه به حاکمیت نینجامد ناقص است.
در غدیر، پیامبر خاتم (ص) پس از ۲۳ سال جهاد، دعوت، جنگ و صبر مأمور شد تا مهمترین بخش رسالت خویش را به انجام رساند و آیه صریح قرآن در سوره مائده آیه ۶۷ میفرماید:
«"یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ»
در این آیه خداوند بیپرده میگوید اگر آنچه مأمور به ابلاغ آنی را انجام ندهی رسالتت را کامل نکردهای و کدام پیام چنین وزنی دارد؟ پیام نصب حضرت علی (ع) به عنوان ولی و امام پس از پیامبر و این یعنی اسلام بدون ولایت ناقص است، یعنی دین تا هنگامی که به ساختار سیاسی و مدیریت اجتماعی نینجامد دین تمامعیاری نیست.
غدیر، عرصه بیعت است و واژهای سیاسی برخاسته از سنتهای عرب جاهلی اما تبدیلشده به ابزار تمییز حق از باطل در نظام دینی، پیامبر (ص) دست حضرت علی (ع) را بالا برد و فرمود: «من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه» و مردم آمدند و بیعت کردند؛ نه برای دوست داشتن که برای پذیرش ولایت و نه برای تأیید اخلاقی که برای اطاعت سیاسی.
از این منظر غدیر را باید فریادی علیه تلاش برای سکولاریزه کردن اسلام دانست و کسانی که میکوشند پیامبر را صرفاً معلم اخلاق بنمایند و امام علی (ع) را تنها یک عارف منزوی جلوه دهند عملاً در حال تحریف غدیرند چراکه آنها میخواهند حضرت علی (ع) را از عرش خلافت به حجره زهد تبعید کنند و چراکه علی مظهر عدالت در قدرت است.
زمانی غدیر به حاشیه رانده شد اسلام از مسیر اصلی خود فاصله گرفت و خلافت به سلطنت بدل شد و ارزشهای وحیانی جای خود را به مصلحتاندیشیهای قومی و قبیلهای داد و آنچه غدیر میخواست جامعه علوی بود، جامعهای که در آن معیار حکمرانی، عدالت است.
اما جامعه علوی چگونه پدید میآید؟ پاسخ روشن است؛ بیعت با ولایت و بیعت صرفاً رفتاری تاریخی نیست و در هر عصر انسان مؤمن باید تکلیف خود را با ولایت مشخص کند و امروز بیعت با ولایت به معنای پذیرش نظریه ولایتفقیه بهعنوان استمرار ولایت امیرالمؤمنین (ع) در عصر غیبت است.
اگر غدیر نقطه آغاز ولایت امیرالمؤمنین (ع) بود امروز تداوم آن در تبعیت از ولایت فقیه تجلی مییابد و جامعهای که بیعت با ولایت را تجدید نکند از مسیر جامعه علوی فاصله خواهد گرفت.
در دوران معاصر امام خمینی (ره) با احیای گفتمان غدیر بار دیگر اسلام را از حاشیه به صحنه آورد و جمهوری اسلامی ایران برآمده از روح غدیر است، نظامی که در آن فقیه جامعالشرایط در رأس حاکمیت قرار دارد تا دین نه در خطابههای نمازجمعه بلکه در قانون، اقتصاد، قضا، آموزش، فرهنگ و همه عرصههای حیات اجتماعی جاری شود و این همان نفی اسلام سکولار است.
امروز وظیفه نسل مؤمن نه فقط برگزاری مراسم غدیر است بلکه زیستن در پرتو غدیر است و باید غدیر را فهمید، باور کرد و امتدادش را در جامعه پیاده نمود و نباید اجازه داد غدیر به شعاری مذهبی تقلیل یابد چراکه غدیر نقشه راه است برای تمدنسازی اسلامی و اگر غدیر درک نشود کربلاها تکرار خواهد شد و اگر بیعت با ولایت محقق نشود عدالت علوی رؤیایی دستنیافتنی خواهد ماند.
یادداشت: محمدرضا ناصریان_کارشناس معارف اسلامی
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!