حالت تاریک
  • پنج‌شنبه, 1403/08/24 شمسی | 2024/11/14 میلادی
گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهدای استان سمنان؛

احساس مسئولیت، من را به وادی جهاد کشاند

احساس مسئولیت، من را به وادی جهاد کشاند

شهید «علی خسروی» در نامه‌ای به خانواده‌اش می‌نویسد: «خدا را گواه می‌گیرم که به خاطر هیچ نظری یا به خاطر امتحانات نیست که می‌روم، بلکه در درون خودم احساس مسئولیت می‌کنم.»

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ «شهید علی خسروی» پانزدهم تیر ۱۳۴۴ در شهرستان فیروزکوه به دنیا آمد. پدرش حشمت، شکاربان محیط زیست بود و مادرش زهرا نام داشت. دانشجوی دوره کارشناسی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و ششم اسفند ۱۳۶۳ با سمت آرپی‌جی‌زن در شرق رود دجله عراق به شهادت رسید. تاکنون اثری از او به دست نیامده است. پیکر وی مدت‌ها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص در سال ۱۳۸۰ در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد.

گزیده‌ای از نامه شهید به خانواده:

احساس مسئولیت

پدرم! من به مرکز تربیت معلم رسیدم. دیدم آنجا حال و هوای دیگری دارد. بعد از پرس‌وجو فهمیدم که اعزام دارند و خیلی از بچه‌ها اسم نوشته بودند. در دلم آن‌قدر حسرت خوردم که چرا اصلاً به مرخصی آمدم. اگر می‌بودم من هم اعزام می‌شدم. خلاصه من تنها ماندم. مثل این که دنیا بر روی سر من خراب شده بود. موقع ناهار شد. ناهار را مثل روز‌های دیگر نتوانستم بخورم، سر کلاسِ درس حال دیگری داشتم. بعدازظهر شد. فهمیدم به علتی برادران را که اعزام شده بودند، برگرداندند. آن‌ها را دو مرتبه سازماندهی کردند. من هم رفتم ثبت نام کردم. واقعاً خدا اینجا به من لطف کرد و توفیق یافتم در این امر مهم شرکت کنم.

پدر و مادرم، خواهران و برادرم! اصلاً ناراحت نشوید. واقعاً اگر نمی‌رفتم نمی‌توانستم در مرکز تربیت معلم طاقت بیاورم، حتماً می‌آمدم خانه. در مورد امتحانات هم ان‌شاءالله ترم دوم امتحان می‌دهیم. خدا را گواه می‌گیرم که به خاطر هیچ نظری یا به خاطر امتحانات نیست که می‌روم، بلکه در درون خودم احساس مسئولیت می‌کنم.

 

انتهای خبر/

درباره نویسنده

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از