
یادداشت؛
پیامدهای ژئوپلیتیکی کریدور داوود برای ایران
تشدید تحرکات پیرامون «کریدور داوود» از جنوب سوریه تا شمال عراق، معادلات امنیتی و سیاسی منطقه را دستخوش تغییر کرده و برای ایران، این روند هم تهدیدهای مستقیم امنیتی و هم فرصتی برای بهرهگیری از دیپلماسی چندجانبه به همراه دارد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ کارشناس ژئوپلیتیک خاورمیانه در یادداشتی اختصاصی نوشت: طی ماههای اخیر، شواهد میدانی و گزارشهای تحلیلی نشان میدهد تلاشها برای ایجاد مسیرهای زمینی و نقاط نفوذ از جنوب سوریه تا شمال عراق و آنچه در برخی ادبیات منطقهای با عنوان «کریدور داوید» شناخته میشود شدت گرفته است.
این روند که ابعاد نظامی، سیاسی و اقتصادی دارد، میتواند بهطور مستقیم بر ثبات منطقه و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران اثرگذار باشد، از یکسو حملات هوایی هدفمند رژیم صهیونیستی در اطراف دمشق و جنوب سوریه نشاندهنده تلاشی سازمانیافته برای قطع خطوط ارتباطی ایران با متحدانش است.
از سوی دیگر در جنوب لبنان تخریب گسترده زیرساختها و هدفگیری مراکز لجستیکی پیامدهای انسانی و سیاسی برجستهای ایجاد کرده که نهادهای بینالمللی نیز آن را ثبت و مستند کردهاند.
این تحولات در مجموع به معنای افزایش هزینههای امنیتی و انسانی برای بازیگران منطقهای است و در صورت تثبیت نسبی، میتواند به ایجاد شبکههای نفوذ زمینی پایدار علیه محور مقاومت منجر شود؛ هرچند تحقق کامل چنین کریدوری با موانع جدی راهبردی و سیاسی مواجه است و شکلگیری سناریوهای نیمهپایدار محتملتر مینماید.
در این میان رفتار و منافع قدرتهای فرامنطقهای و منطقهای نقش تعیینکننده دارد و روسیه با توجه به حضور نظامی و منافع استراتژیک خود در سوریه، نسبت به گسترش یکجانبه میدان جنگ حساس است و بر ضرورت ترسیم خطوط قرمز روشن تأکید دارد.
از سوی دیگر چین رویکردی ثباتمحور اتخاذ کرده و هرگونه اختلال در زنجیرههای انرژی و پروژههای «کمربند - راه» را تهدیدی برای منافع اقتصادی خود میداند؛ بنابراین ظرفیت دیپلماتیک و اقتصادی پکن میتواند در راستای تقویت مواضع بینالمللی ایران مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
ترکیه نیز با توجه به دغدغههای امنیتی - مرزی و موضوع کردها، نسبت به هر گذرگاه زمینی تازهای که منافعش را تهدید کند واکنش نشان میدهد و همزمان از موقعیت ژئوپلیتیک برای افزایش نفوذ منطقهای خود استفاده میکند.
نمونه بارز آن محدودسازی اخیر روابط با رژیم صهیونیستی است و عراق، بهواسطه ساختار سیاسی و امنیتی چندلایه، عرصهای سیال محسوب میشود.
برخی جریانهای داخلی همسو با ایران عمل میکنند و بخشهایی نیز تحت فشار بازیگران رقیب قرار دارند و توان بغداد در کنترل مرزها و جلوگیری از تبدیل خاک عراق به مسیر دائمی انتقال لجستیکی، عنصری کلیدی در موفقیت یا ناکامی چنین پروژههایی خواهد بود.
برای ایران پیامدهای این روند دو سطح دارد؛ نخست، تهدید مستقیم امنیتی ناشی از تسهیل خطوط تدارکاتی رقیب و افزایش فشار بر متحدان منطقهای و دوم، فرصت ناشی از وجود موانع ساختاری و سیاسی که مانع تحقق کامل پروژه میشود و شرایط را به سمت وضعیتهای نیمهپایدار و فرسایشی سوق میدهد.
از این رو اولویت راهبردی ایران نباید صرفاً به پاسخ نظامی تکبعدی محدود شود بلکه باید در قالب یک رویکرد ترکیبی تعریف گردد؛ رویکردی که دیپلماسی فعال، فشار حقوقی بینالمللی، اقدامات رسانهای هوشمند و حمایتهای انسانی و اقتصادی را در کنار بازدارندگی مشروع تلفیق کند.
چنین رویکردی مستلزم چند اقدام کلیدی است؛ نخست، افشاگری فکتمحور و ارائه مستندات دقیق شامل شواهد تصویری، شهادتهای محلی و گزارشهای نهادهای مستقل برای افزایش هزینه سیاسی اقدامات یکجانبه و بعد گسترش دیپلماسی چندجانبه با محوریت همکاری نزدیک با روسیه، چین و ترکیه برای تعریف خطوط قرمز مشترک و کاهش ریسک درگیری مستقیم.
همچنین تقویت توان دفاعی و بازدارندگی در چارچوب حقوق بینالملل برای ایجاد هزینههای محاسبهشده در برابر هرگونه بهرهبرداری دائمی از مسیرهای تهدیدزا، سرمایهگذاری در پروژههای بازسازی و توسعه معیشتی در جنوب لبنان، مناطق آسیبدیده سوریه و بخشهای همسو در عراق بهمنظور کاهش پذیرش اجتماعی پروژههای جایگزین.
در آخر راهاندازی پلتفرمهای رسانهای منطقهای و بینالمللی برای تغییر روایت عمومی، برجستهسازی پیامدهای انسانی و جلوگیری از مشروعیتبخشی به اقدامات رژیم صهیونیستی.
باید تأکید کرد که طرحهایی مانند «کریدور داوید» حتی اگر در تمامی ابعاد خود تحقق پیدا نکنند، بهواسطه پیامدهای فرسایشی و فشار بر بازیگران منطقهای، تهدیدی جدی برای ثبات منطقه محسوب میشوند.
واکنش ایران و همپیمانانش در این شرایط باید بر پایه سیاستی هوشمندانه و چندسطحی باشد؛ ترکیب دیپلماسی فعال، بهرهگیری از ابزارهای حقوقی و رسانهای، حمایتهای انسانی و اقتصادی و بازدارندگی مشروع زیرا تنها چنین رویکردی است که میتواند ضمن حفظ امنیت ملی، از تشدید بحران انسانی جلوگیری کرده و هزینه تحقق پروژههای ژئوپلیتیک مخاطرهآمیز را بهشکل معناداری افزایش دهد.
یادداشت: غلامرضا کمالیان- کارشناس ژئوپلیتیک خاورمیانه
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!