حالت تاریک
  • دوشنبه, 1404/04/30 شمسی | 2025/07/21 میلادی
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن مرآت نیوز | meraatnews.com هستید؟
آینده مشاغل در سلطه هوش مصنوعی
مرآت گزارش می‌دهد؛

آینده مشاغل در سلطه هوش مصنوعی

گسترش سریع هوش مصنوعی در صنایع مختلف شکل و ماهیت بسیاری از مشاغل را دگرگون کرده و از خودکارسازی وظایف تکراری تا تصمیم‌گیری‌های پیچیده، مرز میان انسان و ماشین کمرنگ‌تر می‌شود.

به گزارش خبرنگار گروه اقتصادی  پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ هوش مصنوعی (Artificial Intelligence - AI) یکی از برجسته‌ترین پیشرفت‌های فناوری در قرن بیست‌ و یکم به‌شمار می‌رود که فراتر از یک ابزار فناورانه صرف، به پدیده‌ای تحول‌آفرین در ابعاد مختلف حیات انسانی بدل شده است.

این فناوری با شتابی بی‌سابقه در حال نفوذ به لایه‌های گوناگون اقتصاد، فرهنگ، سیاست و مناسبات اجتماعی جوامع است و کشورهایی که در ساز و کارهای خود آمادگی مواجهه با این موج تحول را نداشته باشند با بحران‌های پیچیده‌ای در آینده نزدیک روبه‌رو خواهند شد.

کشور ما به‌عنوان کشوری با ظرفیت بالای نیروی انسانی جوان و دانشگاهی در شرایطی خاص به استقبال این تحول آمده است؛ شرایطی که از سویی شامل فرصت‌هایی بکر برای جهش فناورانه و توسعه پایدار است و از سوی دیگر با چالش‌هایی ساختاری در سیاست‌گذاری، آموزش، زیرساخت و فرهنگ عمومی همراه است.

بازتعریف نیروی کار و زیرساخت‌های بهره‌وری

تحول اقتصاد جهانی تحت تأثیر فناوری‌های نوین از جمله هوش مصنوعی موجب بازتعریف بنیادین مفاهیم سنتی در بازار کار شده و در ایران با توجه به سهم بالای خدمات و کشاورزی در اشتغال ملی ورود گسترده فناوری‌های مبتنی بر AI می‌تواند به تغییرات شدیدی در نوع و ماهیت مشاغل منجر شود. مشاغلی که عمدتاً تکراری، مبتنی بر حافظه یا محاسبات پایه هستند در معرض بیشترین تهدید قرار دارند، برای نمونه؛ فرآیندهای حسابداری، اپراتوری و حتی برخی مشاغل نیمه‌تخصصی نظیر تصویربرداری پزشکی با ورود الگوریتم‌های یادگیری ماشین به‌سرعت در حال دگرگونی هستند.

هوش مصنوعی زمینه‌ساز پیدایش طبقه جدیدی از مشاغل دانش‌بنیان شده که نیازمند مهارت‌های بین‌رشته‌ای در زمینه‌های تحلیل داده، علوم شناختی، زبان‌شناسی رایانشی، امنیت سایبری و طراحی سیستم‌های هوشمند هستند و با این حال شکاف بین توانمندی‌های نیروی انسانی موجود در ایران و نیازهای بازار در حال تغییر یکی از چالش‌های مهم است که در صورت بی‌توجهی موجب افزایش بیکاری ساختاری، مهاجرت نخبگان و تعمیق نابرابری دیجیتال خواهد شد.

از منظر بهره‌وری هوش مصنوعی می‌تواند نقشی کلیدی در بهینه‌سازی فرآیندهای صنعتی، کشاورزی و خدماتی ایفا کند و تحلیل داده‌های کلان، پیش‌بینی رفتار مصرف‌کننده، خودکارسازی زنجیره تأمین و مدیریت هوشمند انرژی تنها بخشی از ظرفیت‌های بالقوه این فناوری در اقتصاد ایران است، به‌عنوان مثال؛ بهره‌گیری از الگوریتم‌های یادگیری عمیق در پایش وضعیت خاک و منابع آبی می‌تواند به کاهش مصرف آب در کشاورزی کمک کند و استفاده از مدل‌های پیش‌بینی در بورس، بانکداری و بیمه امکان کاهش خطر مالی را برای سرمایه‌گذاران فراهم می‌آورد اما عدم سرمایه‌گذاری مؤثر در تحقیق و توسعه، ضعف در مالکیت فکری و نبود سیاست‌های حمایتی پایدار تحقق این ظرفیت‌ها را با موانع جدی روبرو کرده است.

یکی دیگر از جنبه‌های مهم اقتصادی بحث رقابت‌پذیری بین‌المللی ایران در بازارهای مبتنی بر فناوری هوش مصنوعی است، کشورهای در حال توسعه با تمرکز بر حوزه‌هایی نظیر ترجمه ماشینی، تشخیص تصویر، خدمات مالی هوشمند و حمل‌ و نقل خودران سهم خود را در اقتصاد جهانی افزایش داده‌اند و اگر کشوری نتواند با سرعت مناسبی در این عرصه حرکت کند علاوه بر عقب‌ماندگی فناورانه فرصت‌های صادراتی و ورود به بازارهای جهانی را نیز از دست خواهد داد.

تعامل انسان و فناوری در بستر جامعه ایرانی

گسترش هوش مصنوعی نه‌ تنها در ساختارهای فنی و اقتصادی بلکه در الگوهای رفتاری، ارتباطی و هویتی شهروندان ایرانی نیز تأثیرات انکارناپذیری برجای گذاشته و ابزارهایی نظیر دستیارهای صوتی، پلتفرم‌های آموزشی مبتنی بر AI، فیلترهای اطلاعاتی در شبکه‌های اجتماعی و الگوریتم‌های تشخیص چهره بخشی از زندگی روزمره شده‌اند و این حضور همه‌جانبه به‌مرور موجب تغییر در مدل ذهنی افراد نسبت به مفاهیمی همچون «دانش»، «واقعیت»، «اعتماد» و حتی «کنشگری اجتماعی» شده است.

نسل جوان به‌ویژه متولدان دهه ۱۳۸۰ به بعد با زیست دیجیتال آمیخته با هوش مصنوعی رشد کرده‌اند و این نسل که اغلب تحت عنوان «نسل Z» شناخته می‌شود در مقایسه با نسل‌های پیشین نوعی درک ترکیبی از واقعیت و فناوری دارد و در چنین بستری مفاهیمی نظیر «حریم خصوصی»، «استقلال فکری» یا حتی «هویت ملی» دستخوش بازتعریف می‌شوند و الگوریتم‌ها با تنظیم اولویت‌های ذهنی و نمایش گزینشی محتوا ناخواسته در فرآیند هویت‌سازی اجتماعی ایفای نقش می‌کنند.

گسترش هوش مصنوعی در بستری نابرابر از نظر دسترسی، آموزش و آگاهی به گسترش شکاف دیجیتال میان اقشار مختلف دامن زده و این شکاف تنها محدود به مناطق جغرافیایی محروم نیست بلکه درون طبقات شهری نیز میان کسانی که «سواد فناوری» دارند و آنان که از آن محروم‌اند شکافی ساختاری پدید آمده و این نابرابری فناورانه به‌مرور به نابرابری در فرصت‌ها، درآمد و مشارکت اجتماعی نیز منجر می‌شود و افزون بر این فرهنگ سنتی ایرانی که بر روابط انسانی نزدیک، معاشرت چهره‌به‌چهره و اصالت گفتار استوار است در مواجهه با هوش مصنوعی و فناوری‌های واسط با چالش‌هایی هویتی و رفتاری روبه‌رو شده است.

هوش مصنوعی در حوزه فرهنگ و هنر نیز نقش‌آفرین شده و تولید آثار هنری توسط الگوریتم‌ها، آهنگ‌سازی خودکار، ترجمه ادبیات و حتی تولید شعر و داستان نمونه‌هایی از این تأثیر هستند و این روند سؤالاتی جدی درباره «اصالت»، «خلاقیت» و «نقش هنرمند» در دوران فناوری مطرح می‌سازد و جامعه ایرانی نیز که سابقه‌ای غنی در هنر و ادبیات دارد با چالش سازگاری با این موج روبه‌رو است.

چالش‌های تنظیم‌گری و مسئولیت‌پذیری در عصر هوش مصنوعی

گسترش استفاده از هوش مصنوعی به‌ویژه در حوزه‌هایی که با حیات، آزادی و کرامت انسانی در ارتباط هستند مسائل پیچیده‌ای در حوزه حقوق و اخلاق به‌وجود آورده و یکی از مهم‌ترین این مسائل مسئله «مسئولیت حقوقی» در برابر تصمیمات الگوریتمیک است، به‌عنوان مثال؛ در صورتی که یک سیستم مبتنی بر AI در فرآیند استخدام مرتکب تبعیض شود یا در حوزه سلامت تشخیص نادرستی ارائه دهد تعیین مقصر و سازوکار جبران خسارت چالش‌برانگیز خواهد بود.

در ایران با وجود برخی تلاش‌های مقدماتی در شورای عالی فضای مجازی و برخی کمیسیون‌های تخصصی مجلس هنوز قانون جامع و مشخصی درباره حقوق دیجیتال، حریم خصوصی، مالکیت داده و مسئولیت تصمیمات هوش مصنوعی وجود ندارد و این خلأ قانونی نه‌ تنها کسب‌ و کارهای فناورانه را در فضای عدم قطعیت حقوقی قرار داده بلکه حقوق کاربران را نیز در معرض تهدید قرار داده است.

در حوزه اخلاقی نیز مسائل متعددی مطرح است؛ از جمله تعصب در داده‌های آموزشی که منجر به بازتولید تبعیض‌های اجتماعی می‌شود، استفاده غیرمجاز از داده‌های زیستی، کاربردهای نظامی و امنیتی از هوش مصنوعی و بهره‌برداری تبلیغاتی از داده‌های رفتاری شهروندان و عدم نهادهای ناظر مستقل و مرجعیت اخلاقی ملی در حوزه فناوری زمینه‌ساز سوءاستفاده‌های احتمالی از این فناوری شده است.

مسئله مالکیت داده نیز از دیگر موضوعات بحث‌برانگیز است و بسیاری از شرکت‌های فناوری اطلاعات داده‌های رفتاری کاربران را به‌مثابه سرمایه تلقی می‌کنند در حالی که چارچوب مشخصی برای رضایت آگاهانه، حق فراموش‌شدن یا تعیین حدود استفاده از داده‌های شخصی در قوانین ایران وجود ندارد و این نقیصه می‌تواند منجر به نقض گسترده حقوق فردی و حریم خصوصی شود.

سناریوهای راهبردی در مواجهه با تحولات هوش مصنوعی

چشم‌انداز کشورها در حوزه هوش مصنوعی بسته به انتخاب‌های راهبردی امروز می‌تواند به‌طور قابل‌توجهی متفاوت باشد و در این بخش سه سناریوی اصلی به‌عنوان مدل‌های آینده‌پژوهی بررسی می‌شود:

1- سناریوی توسعه‌محور (پیش‌رو): در این حالت کشورها با اتخاذ سیاست‌های جسورانه، سرمایه‌گذاری گسترده در آموزش هوش مصنوعی، تدوین قوانین شفاف و حمایت مؤثر از زیست‌بوم نوآوری به کشوری تبدیل می‌شود که نه‌ تنها مصرف‌کننده بلکه تولیدکننده فناوری‌های پیشرفته هوش مصنوعی بوده و در این طرح ظرفیت‌های بومی در حوزه‌های خاص مانند زبان فارسی، داده‌های جغرافیایی، کشاورزی خشک‌سالی‌زده و سلامت بومی به مزیت‌های رقابتی بدل خواهند شد و افزون بر آن ایجاد همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی با کشورهای نوظهور فناوری نیز در این مسیر نقش کلیدی ایفا می‌کند.

2- سناریوی منفعل (تأخیری): کشور‌ها به‌رغم آگاهی از تحولات به‌دلیل چالش‌های ساختاری، تصمیم‌گیری‌های کند و ضعف هماهنگی نهادی از قافله تحول دیجیتال عقب می‌مانند و در این وضعیت کشورها به بازار مصرفی برای پلتفرم‌ها و محصولات هوش مصنوعی خارجی تبدیل می‌شوند و کنترل اندکی بر داده‌های ملی و رفتار مصرف‌کننده خود خواهد داشت و در این سناریو وابستگی به فناوری‌های خارجی افزایش یافته و توان رقابت در عرصه جهانی تضعیف می‌شود.

3- سناریوی واگرایانه (بحران‌زا): در این طرح عدم توجه به آثار اجتماعی و اخلاقی هوش مصنوعی موجب گسترش نابرابری، بی‌اعتمادی اجتماعی، بیکاری گسترده و خروج سرمایه انسانی از کشور‌ها می‌شود و این سناریو به‌ویژه در صورت سوءاستفاده از هوش مصنوعی در نظارت انبوه، حذف خودکار و تبلیغات هدفمند سیاسی می‌تواند منجر به بحران‌های شود و بی‌توجهی به مشارکت جامعه مدنی و نخبگان دانشگاهی در فرآیند تنظیم‌گری این بحران را تشدید خواهد کرد.

توصیه‌های راهبردی

گسترش هوش مصنوعی ضرورتی اجتناب‌ناپذیر و در عین حال فرصتی تاریخی برای کشورهاست و مواجهه مؤثر با این پدیده مستلزم اتخاذ رویکردی کلان‌نگر، میان‌رشته‌ای و متکی بر سرمایه‌گذاری در زیرساخت انسانی و فناورانه است و ایران برای بهره‌برداری از مزایای این فناوری و کاهش پیامدهای منفی آن نیازمند بازنگری در سیاست‌گذاری‌های آموزشی، تدوین قوانین جامع در حوزه فناوری‌های نوین، حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان، توسعه نهادهای ناظر اخلاقی و ارتقاء سواد فناوری عمومی است.

در نهایت مسیر آینده کشورها در مواجهه با هوش مصنوعی نه‌ تنها بر توان فناورانه کشور بلکه بر کیفیت سیاست‌گذاری عمق نگاه فرهنگی و سطح مشارکت اجتماعی نیز متکی خواهد بود و بدون اتخاذ تصمیم‌های راهبردی امروز فردایی متوازن، عادلانه و فناورانه برای ایران دور از دسترس خواهد بود.

انتهای خبر/

درباره نویسنده

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!