
گزیدهای از وصیتنامه شهدای استان سمنان؛
حسینگونه به شهادت برسیم
شهید «هوشنگ طاهری» در وصیتنامهاش نوشته است: حسـینگونـه زندگی کنیم و حسینگونه به شـهادت برسـیم، بـرادران و خـواهرانم! امـروز رزمنـدگان مـا حسینگونه میجنگند.
به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ شهید هوشنگ طاهری یکم مهر ۱۳۴۷ در شهرستان شاهرود به دنیا آمد. پدرش قدرتالله، کارمند کارخانه قند بود و مادرش اقدس نام داشت.
دانشآموز دوم متوسطه در رشته برق بود. بهعنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهارم فروردین ۱۳۶۵ در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به سر شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
فرازهایی از وصیتنامه شهید:
حسـینگونـه زندگی کنیم
اینجانب برای چندمینبار است در دانشگاهی کـه درسـش ایثـار اسـت شرکت کردهام، اما در این دانشگاه رفوزه شدهام، چون خداوند گلچین مـیکنـد و خوبـان را میبرد و شهادت نصیب من نشد و برای آخرینبـار، تـا شـاید بـا ریخـتن قطـرات خـونم درخت اسلام و انقلاب را آبیاری کنم، چون همه ما شامل آیـه «انا لله و انا الیـه راجعـون» هستیم؛ روزی به سوی خدا باز خواهیم گشت، پس چه بهتر راه خونین را انتخاب کنیم چرا؟
چون ما خود را پیروان حسین (ع) میدانیم، باید راهرو امام حسـین (ع)، حسـینگونـه زندگی کنیم و حسینگونه به شـهادت برسـیم. بـرادران و خـواهرانم! امـروز رزمنـدگان مـا حسینگونه میجنگند، حسینگونه به شهادت میرسند، باشد که ما ادامهدهندگان راه واقعی شهدا باشیم.
خودت آگاهی که شهادت خواست دل من بود
بار خدایا! خودت آگاهی که شهادت خواست دل من بوده، چون من خـودم را قطرهای از دریای بیکران و خیل عظیم شهدا میدانم، این خواسته قلبی دل منِ بنده است.
پدر عزیزم! این فرزند حقیر و بیوفای خود را حلال کن، پدرم! شـما تمام زندگی خود را برای این حقیر خرج کردی که من بتـوانم مهندسـی بـرای ایـن کشـور بشوم، ولی من تمام این کارهای شما را به هدر دادم.
پدرم من را ببخش و حلال کن و اگـر خدا لیاقت شهادت به من داد در نبودن من هیچ ناراحت نباش، چون من بـه هـدف خـود و به خواسته خود رسیدم و دیگر برادرانم را به جای من به جبهه بفرست، پدرم! به امید آنکـه از دست من راضی باشی.
مادرم! این فرزند بیوفای خود را ببخش!
وصیتی به مادرم، مادری که هرگـز او را چـه در ایـن دنیا و چه در آن دنیا فراموش نخواهم کرد. مادرم، ای تاج سرم! اگر مـن از پـیش تـو رفتـهام هیچ ناراحت نباش مگر من با علیاکبر امام حسین (ع) چه فرقی دارم؟ مگر من بـا دیگـر شهدا چه فرقی دارم. مادرم! این فرزند بیوفای خود را ببخش! مادرم در عزای من کمتر گریه کن و به امید اینکه از این حقیر دلرنجه نباشی و من را ببخشی.
راه شهدا را ادامه دهید
برادرانم! اسلحه بر زمین افتادهام را بر دسـت گیریـد و راه مـرا ادامه دهید گوش به حرف ضد انقلاب نکنید که اینها برای آمریکـا مـزدوری مـیکننـد.
پشتیبان امام باشید و مثل مردم کوفه نباشید و امام را تنهـا نگذاریـد. در دعاهـای کمیـل و نماز جمعه شرکت کنید که مشت محکمی بر دهان ضد انقلاب زنید. تنها پیامی که برای مردم شهیدپرور دارم این است که راه شهدا را ادامه دهید و هیچوقت امام را تنها نگذارید و بعد از هر نمـاز و دعـا امـام را دعـا کنید.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!