حالت تاریک
  • پنج‌شنبه, 1404/03/15 شمسی | 2025/06/05 میلادی
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن مرآت نیوز | meraatnews.com هستید؟
نهضت امام پنجم سبب هویت‌بخشی به شیعه شد
روایتی از دوران زندگی شکافنده علوم؛

نهضت امام پنجم سبب هویت‌بخشی به شیعه شد

امام محمدباقر (ع) با موقعیت‌شناسی از ضعف خلفای اموی وقت به نشر علوم و معارف الهی پرداخت و زمینه را برای شکوفایی دانش در زمان امام صادق (ع) مهیا کرد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ به نقل از شبکه اطلاع‌رسانی «راه دانا»؛ هفتم ذی‌الحجه مصادف است با سالروز شهادت امام محمدباقر (ع) پنجمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، که در تاریخ به باقرالعلوم (شکافنده علوم) ملقب‌ هستند. 

امام محمدباقر (ع) در سال ۵۷ قمری متولد شدند، ایشان در واقعه‌ کربلا حضور داشتند و سن‌ مبارشان حدود 4/5 سال بود؛ پدر بزرگوارشان امام سجاد (ع) در سال 94، 95 یا 96 قمری از دنیا رفتند و امام محمدباقر (ع) از آن زمان عهده‌دار امامت شدند.

این امامت حدوداً ۱۸ سال به طول انجامید و ایشان در سال ۱۱۴ قمری به شهادت رسیدند. بنابراین امامت ایشان از اواخر قرن اول هجری تا دو دهه‌ قرن دوم هجری ادامه داشته است. تمام این مدت با دوران حکومت بنی‌امیه مصادف بود.

امام محمدباقر (ع) سرآمد همه بنی‌هاشم در علم و زهد و تقوا در زمانه خود بود و دوست و دشمن به مقام علمی و اخلاقی او گواهی می‌دادند. ایشان با موقعیت‌شناسی از ضعف خلفای اموی وقت، نهایت استفاده را برد و به نشر علوم و معارف الهی پرداخت و بن‌بست‌های علمی را گشود و زمینه را برای شکوفایی دانش در زمان امام صادق (ع) مهیا کرد.

رجال و شخصیت‌های علمی آن روز، حتی بزرگان اهل تسنن و تنی چند از صحابه رسول خدا که هنوز در قید حیات بودند، همه از محضر علمی ایشان استفاده می‌کردند.

امام محمدباقر (ع) شاگردان برجسته‌ای در زمینه‌های فقه و حدیث و تفسیر و دیگر علوم اسلامی تربیت کرد که هر کدام وزنه علمی بزرگی به‌شمار می‌رفت. شخصیت‌های بزرگی همچون: محمد بن مسلم، زراره بن اعین، ابو بصیر، برید بن معاویه عجلی، جابر بن یزید، حمران بن اعین، و هشام بن سالم از تربیت‌یافتگان مکتب آن حضرت‌ هستند. 

امام محمدباقر (ع) پیشوای پنجم شیعیان طی مدت امامت خود در شرایطی نامساعد به نشر و اشاعه حقایق و معارف الهی پرداخت و مشکلات علمی را تشریح کرد و جنبش علمی دامنه‌داری به وجود آورد که مقدمات تأسیس یک «دانشگاه بزرگ اسلامی» را که در دوران امامت فرزند گرامی ایشان امام صادق (ع) به اوج عظمت رسید، پی ریزی کرد.

نخستین ویژگی امام محمدباقر (ع)، پیشگویی ولادتشان توسط حضرت رسول‌الله (ص) 50 سال قبل از تولد است، چرا که در روایت آمده است: پیامبر به جابر بن عبدالله انصاری فرمود: (اِنّکَ سَتَدْرِکُ یا جابِرُ رَجُلاً مِنْ اَهْلِ بیتی اِسْمُهُ اِسْمِی وَ شمائِلُهُ شَمائِلی، یَبْقَرُ الْعِلْمَ بَقراً فَاِذا لَقِیتُهُ فَأقْرأهُ عَنِی السّلام): (به‌درستی که تو به‌زودی مردی از اهل بیت مرا درک می‌کنی که او همنام من هم‌سیمای من و شکافنده علم است هر وقت او را ملاقات کردی سلام مرا به او برسان).

دومین ویژگی خاص حضرت، تعیین لقب خاص باقر توسط رسول‌اللّه 50 سال پیش از تولد برای ایشان است، طبق روایات حضرت در دیداری با جابر بن عبداالله انصاری فرمودند: (اِسْمُهُ اِسْمِی وَ شمائِلُهُ شَمائِلی، یَبْقَرُ الْعِلْمَ بَقرا).

سومین ویژگی امام محمدباقر (ع)  که وی را متمایز از سایر ائمه می‌کند این است آن حضرت، چه از نسب پدری و چه از نسب مادری، علوی و هاشمی است چرا که پدر بزرگوارشان امام سجاد فرزند امام حسین (ع)  و مادرش فاطمه دختر امام حسن (ع) است. بنابراین او اولین امام شیعه، از نسل هر دو نوه پیامبر امام حسن و حسین (ع)  است که کاملاً علوی است.

چهارمین ویژگی امام محمدباقر (ع) حضور در واقعه عاشورا و شهادت سیدالشهدا (ع) و یاران و اصحاب حضرت (ع) و نیز اسارت اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بودند.

اگر به دوران امامت حضرت باقر (ع) یک نگاه کلی داشته باشیم، خواهیم دید که وضعیت اخلاقی جامعه آن زمان، دچار سقوط و انحطاط شده آن هم به دلیل اینکه بنی‌امیه زمام حکومت را در دست گرفته و به مرور زمان اندیشه‌ها و افکار مبتنی بر تداوم حکومت خودشان را در میان مردم رواج می‌دادند و افرادی وابسته آن‌ها را تقویت می‌کردند.

 از طرفی خود حکومت نیز در یک دوره تاریخی خاصی قرار گرفته بود، همانطور که می‌دانید در دوره امام محمدباقر (ع) حکومت بنی‌امیه تضعیف شده بود، به این معنی که نزاع در میان حکام شدت یافته بود و عمر حکومت‌ها بسیار کوتاه شده بود، چرا که آن‌ها علیه خودشان نیز دائماً در حال توطئه بودند و همین امر باعث شده بود که فشار بر جامعه و مخالفان، در این دوره کاهش پیدا کند.

فساد حکومتی بنی‌امیه، هر روز گسترده‌تر از روز قبل می‌شد و این یکی از مسائل و مشکلاتی بود که در عصر امام محمدباقر (ع) وجود داشت. در این فضای فرهنگی، گروه‌ها و فرقه‌های انحرافی از جمله گروه‌های فکری جبرگرایی فعالیت می‌کردند، «جبریه» بر این باور بودند که انسان از خویش هیچ‌گونه اختیاری ندارد و مجبور است. از طرفی، به‌دلیل فشارهای بسیاری که به شیعیان وارد شده بود، گروهی از شیعیان هم به افکار افراطی روی آوردند که به «غلات» معروفند.

 اینها فرقه‌ای از شیعه بودند که درباره امامانِ گزافه‌گویی کرده و آنان را تا سرحد خدایی رسانیده‌اند. غلو، به معنای گزافه‌گویی و از حد در گذشتن و زیاده‌روی در کار و یا در وصف کسی و چیزی است و غالی کسی است که جانب افراط را گرفته و عقاید و اظهارات خارج از حدّی را درباره افراد ابراز می‌دارد. آنان چند دسته شدند، برخی گفتند امام علی (ع) و بعضی از امامان شیعه، خدا هستند و برخی دیگر از آنان گفتند که ایشان پیغمبرند.

یکی از مهمترین معضلات دوران امام محمدباقر (ع) انحرافات فکری بود که در اسلام شکل گرفته بود، و به‌ویژه در جامعه بنی‌امیه که حتی لعن امیرالمومنین (ع) را در نمازهایشان مطرح و این ماجرا حدود ۱۰۰ سال ادامه داشت. بنابراین همه این موارد باعث شده بود که مردم از مسیر درست و تفکر صحیح دینی فاصله بگیرند.

 از سوی دیگر چون از زمان‌های قبل منع حدیث را داشتند و منبع معتبری برای دسترسی به احادیث وجود نداشت، هرکس به میل و سلیقه خود از پیامبر و اهل بیت (ع)  نقل قول می‌کرد و به نوعی یک بی‌بند و باری روایتی در بحث تبلیغ دین ایجاد شده بود.

این مسئله باعث شد در آن زمان از نظر دینی انحراف فکری عمیقی بین مسلمین ایجاد شود و بهانه‌ای حتی به دست غیرمسلمین بیفتد که بتوانند علیه اسلام و مسلمین تبلیغ کنند. این فساد در جامعه سبب شد که بی‌بند و باری اخلاقی و تعرض به مال و اموال دیگران نیز در جامعه گسترش یابد.

 امام محمدباقر (ع) در دوره‌ای امامت خویش را آغاز کرد که جامعه‌ اسلامی در وضع فرهنگی نا به‌سامانی به سر می‌برد و عرصه‌ فرهنگی جامعه، گرفتار چالش‌های عمیق عقیدتی و درگیری‌های مختلف فقهی میان فرق اسلامی شده بود.

 فروکش کردن تنش‌های سیاسی پس از واقعه‌ی عاشورای سال ۶۱ هجری، همچنین شکست برخی احزاب سیاسی مانند «عبدالله بن زبیر» سبب یکپارچگی حاکمیت بنی‌امیه شده بود، ناگزیر بسیاری از دانشمندان از صحنه‌ سیاسی دور شده بودند و حرکت گسترده‌ای در زمینه‌های مختلف علمی با بحث و بررسی درباره مسائل گوناگون آغاز شده بود.

این رویکرد گسترده به مسائل فقهی و بحث و تبادل نظرهای علمی در این برهه و پیدایش مکتب‌ها و سبک‌های مختلف علمی پس از مدت‌ها رکود، رونق فراوانی به بازار علم بخشید. به واقع، نقش درخشان امام در این دوره در روشن سازی افکار عمومی دانشمندان اسلامی و به‌ویژه خردورزان شیعه، بسیار دارای اهمیت و برتری است.

در آن وضعیت سیاسی مهم‌ترین اقدام امام (ع) در آن زمان قلم و دوات و تعلیم و تربیت شاگردان الهی و پرورش فقیهان و دانشمندانی بود که بتوانند مبیّن و مبلّغ آرای اهل بیت (ع)  در جامعه اسلامی باشند.

در آن روزگار، بسیاری از شیعیان به مراتب عالی تشیع دست نیافته بودند و دسته‌ای از آنان در کنار استفاده از احادیث اهل سنت، علاقه‌ زیادی به فراگیری و بهره‌مندی از دانش امام نیز نشان می‌دادند.

 آنگونه که از کتاب‌های رجالی فهمیده می‌شود، نام بسیاری از اشخاصی که رابطه‌ تنگاتنگی با امام داشته‌اند، جز اصحاب او نیست. دیدگاه‌های ایشان درباره این موضوع، تأثیر ویژه‌ای بر مردم گذاشت و بسیاری از تهدیدها و خطرات را از تفکر شیعی دور کرد و سبب شد با وجود عقاید گوناگونی که در آن زمان درباره مرجعیت وجود داشت، تعداد گرویدگان به این مکتب رو به فزونی گذارد. در احادیث شیعی نیز توجه گسترده‌ای به این موضوع در سخنان امام محمدباقر (ع) شده است.

انتهای خبر/

درباره نویسنده

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!