
یادداشت؛
عالم قلم و کرامت
آیتالله نعیمآبادی عالمی بود که مجتهدانه زیست، شجاعانه ایستاد، عاشقانه خطابه گفت و پدرانه در دل مردم جا گرفت.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ فعال رسانهای در یادداشتی اختصاصی نوشت: در تاریخ معاصر ایران روحانیانی بودهاند که نه تنها به فقاهت بسنده نکردند بلکه رسالت دین را در تلاقی میدانهای اجتماع، فرهنگ، سیاست و جهاد معنا کردند، عالمانی که بهجای کنارهگیری، ایستادگی را برگزیدند و بهجای مصلحتاندیشی محافظهکارانه، حقیقتطلبی بیپرده را شعار کردند.
از برجستهترین چهرههای این تبار، حضرت آیتالله غلامعلی نعیمآبادی فقیهی وارسته، مفسری عمیق، خطیبی صریح، مبارزی نستوه و عالمی دلبسته به مردم است.
تولد در دامغان و شکوفایی در قم
آیتالله نعیمآبادی در سال ۱۳۲۴ هجری شمسی در روستای مذهبی نعیمآباد از توابع دامغان چشم به جهان گشود و فضای مذهبی و سادهزیست خانواده در همان دوران کودکی بنیان روحیهای دینمدار، صادق و مردمی را در جان وی نهاد.
دوران ابتدایی را در زادگاهش گذراند و سپس پای در مسیر علم نهاد؛ مسیری که او را به قم، به حوزههای بزرگ و به محضر برجستگان فقاهت چون آیات عظام گلپایگانی، اراکی، مرعشی نجفی و امام خمینی (ره) رساند.
در حوزه علمیه وی نه صرفاً طلبهای کوشا بلکه مجتهدی با درک عمیق از فقه و تفسیر و فلسفه بود که در همان سالهای ابتدایی به رتبه اجتهاد رسید و عمق نگاه وی به دین تنها در استنباط احکام شرعی خلاصه نمیشد، بلکه ساحتهای اجتماعی، سیاسی و تفسیری قرآن را نیز با نگاهی مردمی و زنده کاوش میکرد.
با شروع نهضت امام خمینی (ره) نعیمآبادی از نخستین روحانیونی بود که بیهراس به صف مبارزان پیوست و در دورهای که بسیاری از بزرگان حوزه تحت فشار ساواک لب فروبسته بودند وی با جسارت در منابر دامغان، قم و دیگر شهرها صدای بیداری شد.
توزیع اعلامیههای امام، برپایی جلسات پنهانی انقلابی و سخنرانیهای ضد رژیم کارنامهای مبارزاتی برای او رقم زد که در اسناد ساواک نیز بهعنوان «روحانی خطرناک» ثبت شده است، ممنوعالمنبر شدن، هشدارهای ساواک و تهدیدات امنیتی هیچگاه قلم و زبان وی را به تعطیلی نکشاند.
مسجد جامع دامغان شاهد خطابههایی بود که شعله در دل جوانان میافکند و حلقههای فکری که پلی میان حوزه و بدنه مردم میساخت و پیوند عمیق وی با امام راحل، تا تبعید امام به نجف و پسازآن همواره پابرجا بود و با شاگردان امام ارتباطات معنوی و سیاسی را حفظ کرد.
با پیروزی انقلاب آیتالله نعیمآبادی یکی از ارکان تثبیت نظم انقلابی در زادگاهش شد و در کمیتههای انقلاب، پشتیبانی از سپاه، نهادسازی دینی و در اولین خطبههای جمعه دامغان حضوری مؤثر داشت و خطبههای وی ترکیبی از ایمان، عدالتخواهی، صراحت در انتقاد و التیام دردهای مردم بود.
وی نه تنها سخنران بلکه مجاهدی میدانی بود؛ بارها در دهه ۶۰ به جبهههای جنوب و غرب کشور سر زد، در کنار رزمندگان زیست، سخن گفت، روحیه داد و اشک ریخت و در یکی از خاطرات زیبای نگارنده در جبهه غرب در سال ۱۳۶۲ این فقیه انقلابی بهجای خطابه رسمی با لبخند پدرانه مشتی پسته از باغ خود به دست نوجوانان داد و آن لحظه از همه منبرها رساتر بود.
در سال ۱۳۷۱ با حکم مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) بهعنوان نماینده ولیفقیه در هرمزگان و امام جمعه بندرعباس منصوب شد و در این مسئولیت حدود سه دهه با خطبههایی صریح، مدافع عدالت، مبارز با تبعیض و صدای محرومان بود؛ از جمله صحنههای ماندگار سخنان وی در شورای اداری هرمزگان در برابر رئیسجمهور وقت بود که با صراحت فریاد زد:
«مردم نان ندارند! برای سفره مردم هم علیبرکتالله بگوئید»
این جمله بازتاب گستردهای در رسانهها داشت و تصویری از روحانیتی متعهد را به نمایش گذاشت که تریبون را پناهگاه مردم و نه حصار مسئولان میداند.
عالم قلم و کرامت
آیتالله نعیمآبادی از زمره علمای اهل تألیف بود و بیش از ۳۵ عنوان کتاب در حوزههای فقه، اقتصاد اسلامی، تفسیر، کلام و اندیشه سیاسی از وی بر جای مانده که برخی از مهمترین آنها عبارتاند از؛ بخوان با من به زبان دل (تفسیر سوره یوسف)، نگرشی بر مهدویت، کتاب خمس و احکام مالی اسلام، درسنامه تفسیر قرآن کریم و اقتصاد مقاومتی از دیدگاه اسلام و گرچه برخی آثار وی به دلیل زبان تخصصی و علمی نیازمند بازنویسی برای مخاطب عمومی است؛ اما همین گفتمان فقهی گواهی بر تسلط علمی و دغدغههای تمدنی وی محسوب میشود.
در کنار تمام مقامات علمی و مناصب اجتماعی آنچه از آیتالله نعیمآبادی چهرهای محبوب ساخته بود سبک زندگی ساده، کرامت رفتاری و حضور همدلانه در کنار مردم بود و حتی در دوران کهولت از منبر محروم نشد و در مسجد روستای نعیمآباد اشک بر مصائب امام حسین (ع) میریخت.
وی علاقهمند به باغ و طبیعت بود، گاه بیل به دست میگرفت در باغ پسته آبیاری میکرد با همان چهرهای که روزی در شورای خبرگان از اصول نظام دفاع کرده بود، وی در نسبشناسی تبحری خاص داشت؛ نام هر فرد را که میشنید به تبار و اصالت خانوادگی وی اشاره میکرد و این ویژگی نادر، نشانگر حافظه تاریخی و علاقه به ریشهها بود.
در تیرماه ۱۴۰۴ پس از هشت دهه مجاهدت علمی و اجتماعی، آیتالله نعیمآبادی دعوت حق را لبیک گفت و مراسم تشییع باشکوه او در قم، در کنار مضجع حضرت معصومه (س) نماد تکریم یک عمر ایستادگی بود و دامغان، قم و هرمزگان سه اقلیم زندگی وی هرکدام بهگونهای سوگوار این فقیه مردمیاند.
این عالم بزرگ رفت اما صدایش در تریبونهای جمعه، در حافظه جوانان دهه ۶۰، در خاطرات دانشگاهیان دامغان، در نگاه رزمندگان خط مقدم و در دل دردمندان شهرهای جنوبی ایران برای همیشه باقی است.
یادداشت: کوثر سعیدیان-فعال رسانهای
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!