حالت تاریک
  • جمعه, 1403/12/24 شمسی | 2025/03/14 میلادی
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن مرآت نیوز | meraatnews.com هستید؟
سنت‌های فراموش شده ماه رمضان
پیشکسوت فرهنگی سرخه مطرح کرد:

سنت‌های فراموش شده ماه رمضان

پیشکسوت فرهنگی سرخه گفت: اهالی سرخه در گذشته با سنت‌ها و آداب خاص خود، فضای متفاوتی را در ماه رمضان تجربه می‌کردند. هنوز هم برخی از کهن‌سالان سرخه، با حسرت از آن روزها یاد می‌کنند.

به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ رمضان در گذشته‌های دور برای مردم سرخه تنها یک ماه روزه‌داری نبود، بلکه زمانی برای نزدیکی بیشتر دل‌ها، صمیمیت و یاری‌رساندن به همدیگر بود. مردم این شهر با سنت‌ها و آداب خاص خود، فضای متفاوتی را در این ماه تجربه می‌کردند. هنوز هم برخی از کهنسالان سرخه، با حسرت از آن روزهایی یاد می‌کنند که رمضان با سادگی و صفا همراه بود، نه تجمل و شلوغی این روزها.

بیدارباش سحر؛ از اذان پشت‌بام‌ها تا در زدن خانه‌ها 

یکی از قدیمی‌ترین رسوم مردم سرخه، بیدار کردن یکدیگر برای سحری بود. آن زمان‌ها خبری از ساعت‌های زنگ‌دار و گوشی‌های هوشمند نبود. هر محله‌ای یک یا چند نفر را داشت که وظیفه بیدار کردن همسایگان را بر عهده می‌گرفتند. برخی از آن‌ها با بالا رفتن از پشت‌بام‌ها، اذان سحر را با صدایی رسا و روح‌نواز سر می‌دادند. وقتی صدای اذان در شهر می‌پیچید، دیگر کسی خواب نمی‌ماند.  

اما کار فقط به اذان گفتن ختم نمی‌شد. یکی از اهالی که معمولاً فردی معتمد و دلسوز بود، در کوچه‌ها راه می‌افتاد و درب خانه‌ها را آرام می‌کوبید تا مطمئن شود کسی خواب نمانده است. این کار نه از سر اجبار، بلکه از روی محبت و مسئولیت بود. حتی کسانی که سحری نمی‌خوردند، باز هم بیدار می‌شدند تا نماز شب بخوانند و دل خود را به ذکر و دعا روشن کنند.  

نان‌های تنوری و سفره‌های ساده اما پرمحبت  

ماه رمضان که می‌آمد، بوی نان محلی در کوچه‌های سرخه می‌پیچید. زنان خانه از عصر خمیر را آماده می‌کردند و نزدیک سحر، آن را در تنورهای گلی می‌پختند. نانی که به دست خودشان تهیه شده بود، هم برای سفره خانواده استفاده می‌شد و هم به خانه‌های دیگر برده می‌شد. برخی خانواده‌ها چند قرص نان اضافه می‌پختند تا در زمان افطار، آن را بین نیازمندان و همسایه‌ها تقسیم کنند.  

افطار در آن روزها معنای دیگری داشت. خبری از سفره‌های رنگارنگ امروزی نبود، اما محبت در آن موج می‌زد. خرما، نان، ماست محلی و گاهی یک کاسه آش، زینت‌بخش سفره‌های افطاری بود. اما مهم‌تر از همه، این بود که افطار فرصتی برای دور هم جمع شدن فامیل و همسایه‌ها بود. در هر خانه‌ای بساط یک افطاری ساده برپا می‌شد و هر کسی که از راه می‌رسید، مهمان آن خانه بود.  

کسبه سرخه و احترام به حال روزه‌داران  

کسبه سرخه در ماه رمضان حال و هوای خاصی داشتند. برخلاف روزهای دیگر سال که جنب‌ و جوش در بازار زیاد بود، در این ماه مغازه‌داران با زبان روزه، صبورتر و آرام‌تر به کارشان می‌رسیدند. در نزدیکی اذان مغرب، مغازه‌ها یکی پس از دیگری بسته می‌شدند و کسبه سرخه برای افطار به خانه‌هایشان می‌رفتند.  

اما نکته جالب این بود که بسیاری از آن‌ها، پس از افطار دوباره مغازه‌هایشان را باز می‌کردند. در حالی که در بسیاری از شهرها پس از افطار بازار تعطیل می‌شد، در سرخه برخی مغازه‌داران تا پاسی از شب مشغول به کار بودند. مردم نیز بعد از افطار، برای خرید مایحتاج روزانه خود به مغازه‌ها می‌رفتند و شهر تا نیمه‌شب زنده می‌ماند.  

شب‌نشینی‌های قرآنی و دعاهای جمعی  

رمضان که می‌رسید، محافل قرآنی رونق بیشتری می‌گرفت. در هر محله، یکی از خانه‌ها تبدیل به میزبان جلسات قرآن‌خوانی می‌شد. مردان، زنان و حتی کودکان در این دورهمی‌ها شرکت می‌کردند و به نوبت آیات قرآن را تلاوت می‌کردند.  

علاوه بر آن، شب‌های رمضان فرصتی برای قصه‌گویی‌های مذهبی هم بود. در برخی خانه‌ها، افراد مسن‌تر که به داستان‌های مذهبی مسلط بودند، از قصه‌های پیامبران، معجزات و حکایات عبرت‌آموز صحبت می‌کردند. این محافل برای کودکان و نوجوانان هم جذاب بود و آن‌ها را با مفاهیم دینی آشنا می‌کرد.  

همدلی و کمک به نیازمندان  

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های رمضان در سرخه، کمک به مستمندان بود. مردم از همان روزهای اول ماه، آذوقه جمع می‌کردند تا به خانواده‌های نیازمند برسانند. هر کس هر چه در توان داشت، کنار می‌گذاشت؛ برنج، روغن، خرما، یا حتی چند قرص نان. کمک‌ها بی‌هیچ چشم‌داشتی بین افراد کم‌بضاعت توزیع می‌شد.  

گاهی هم سفره‌های افطاری برای نیازمندان برپا می‌شد. هر خانه‌ای به‌اندازه وسع خود غذایی آماده می‌کرد و این غذاها جمع شده و بین خانواده‌های نیازمند توزیع می‌شد. این کار نه از سر اجبار، بلکه به عنوان یک وظیفه انسانی و دینی انجام می‌شد.  

رمضان در گذشته حال و هوایی خاص داشت

 یکی از پیشکسوتان فرهنگی سرخه، با نگاهی پر از حسرت به روزهای گذشته می‌گوید: آن زمان‌ها رمضان حال و هوای دیگری داشت. مردم برای هم دعا می‌کردند و برای هم نان می‌فرستادند. هیچ‌کس تنها نبود و دل‌ها به هم نزدیک‌تر بود.

وی ادامه داد: دیگر کسی برای بیدار کردن همسایه‌ها درب خانه‌ها را نمی‌زند. آن رسم‌های زیبا کم‌رنگ شده و همدلی مثل گذشته نیست، قدیم نان محلی در هر خانه‌ای پخته می‌شد. بوی نان داغ نشانه‌ای از محبت بود. حالا بیشتر نان‌ها صنعتی شده‌اند و آن صفا از بین رفته است.

اسدالله وطنی بیان کرد: کسبه سرخه آن روزها احترام خاصی برای روزه‌داران قائل بودند، هنگام اذان مغازه‌ها بسته می‌شد و همه در کنار خانواده‌هایشان افطار می‌کردند، بعد از افطار، برخی مغازه‌داران دوباره درب مغازه‌ها را باز می‌کردند. مردم در کوچه‌ها قدم می‌زدند و شهر زنده بود. حالا کم‌تر این اتفاق می‌افتد.

وی توضیح داد که در آن دوران مسجدها و خانه‌ها پر از جلسات قرآنی بود. کودکان از همان کودکی با قرآن و دعا آشنا می‌شدند. این جلسات کم‌تر شده و نسل جدید کمتر با آن آشناست با همه تغییرات، هنوز هم رمضان عزیز است. هنوز صدای اذان، بوی نان داغ و روشنی چراغ مسجدها، یاد آن روزهای پرمحبت را زنده می‌کند.

انتهای خبر/

درباره نویسنده

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!