
مرآت گزارش میدهد؛
مقابله با مافیای جهانی صهیونیسم
رژیم صهیونیستی با نفوذ در لایههای امنیتی، فرهنگی، اقتصادی و رسانهای کشورها همچون توموری سرطانی حیات مستقل ملتها را تهدید کرده و نظم طبیعی جهان را مختل ساخته است.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ در عصر حاضر رژیم صهیونیستی دیگر صرفاً یک رژیم سیاسی محدود به جغرافیای فلسطین اشغالی نیست، بلکه به ابزاری برای پیشبرد پروژهای عظیم به نام «نظم نوین جهانی» تبدیل شده است.
صهیونیسم بهعنوان یک ایدئولوژی فراملی از دههها پیش تلاش کرده تا با نفوذ در ساختارهای قدرت، ثروت و رسانه نوعی استعمار نوین را بر جهان تحمیل کند؛ استعماری که نه با اشغال مستقیم سرزمینها بلکه با تسلط نرمافزاری بر ذهن، فرهنگ و اقتصاد ملتها اعمال میشود.
در این مسیر رژیم صهیونیستی نقش مرکزی داشت و با بهرهگیری از ابزارهایی همچون فناوری امنیتی، صنایع پیشرفته اطلاعاتی، شبکههای رسانهای جهانی و شرکتهای اقتصادی زنجیرهای درحال تبدیل به بازوی اجرایی مهندسی اجتماعی و تمدنی در سطح بینالمللی بود و هدف اصلی این پروژه فروپاشی مرزهای هویتی و فرهنگی ملتها و جایگزینی آن با انسانِ بیریشه، بدون مذهب، مصرفزده و مطیع است؛ یک تکه گوشت متحرک که در برابر جنایات هیچ قدرت بازدارندهای ندارد.
تسخیر فرهنگی از طریق سینما، پلتفرمهای سرگرمی، آموزش جهانیشده و توریسم ایدئولوژیک تنها بخشی از نقشه نفوذ نرم بوده و همزمان از طریق وابستگی مالی دولتها به ساختارهایی مانند والاستریت، صندوق بینالمللی پول و شرکتهای چندملیتی با همراهی برخی کشورهای غربی سلطه اقتصادی صهیونیسم بر ملل تثبیت شده و در چنین شرایطی مقاومت صرفاً بهمعنای تقابل نظامی نیست بلکه یک پروژه تمدنی تمامعیار است.
بازتعریف هویت، تولید رسانه مستقل، شکلگیری اقتصاد مقاومتی و سازماندهی فرهنگی تهاجمی ارکان مقاومت در برابر نظم صهیونیستیاند و تنها از طریق بازسازی جبهه فرهنگی و تمدنی میتوان در برابر این پروژه ایستاد و این نه یک واکنش احساسی بلکه ضرورتی تاریخی برای حفظ استقلال، عدالت و حقیقت در جهان معاصر است.
رژیم صهیونیستی ابزار استعمار غرب است
تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک غرب آسیا در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ با اشاره به ابعاد پنهان پروژه جهانیسازی صهیونیستی اظهار کرد: رژیم صهیونیستی صرفاً یک دولت نیست بلکه پروژهای فراملی است که با اتکا به ظرفیتهای ژئوپلیتیکی و پیوندهای استراتژیک با امپراتوری رسانه و سرمایه مأموریت مهندسی تمدن آینده را بر عهده گرفته است.
سعید ناصری عنوان کرد: آنچه بهعنوان نظم نوین جهانی شناخته میشود در حقیقت پوششی برای استیلا بر هویتها، مرزها و منابع جهان بهدست شبکههای زرسالار جهانی به رهبری صهیونیسم است.
وی افزود: از منظر راهبردی رژیم صهیونیستی در قلب منطقهای قرار گرفته که مرکز انرژی، جغرافیای تمدنی و پیوند فرهنگی ملتهای مسلمان است و این موقعیت آن را به یک مرکز فرماندهی جنگ تمدنی علیه اسلام تبدیل کرده و به همین دلیل حیات سیاسی و امنیتی این رژیم نه وابسته به درون بلکه بهطور کامل در گروی حمایتهای ائتلاف غربی و عربی است.
وی با اشاره به تاریخ تأسیس رژیم صهیونیستی بیان کرد: از همان ابتدا رژیم صهیونیستی با هدف پیشبرد منافع استعماری درون ساختارهای بومی منطقه طراحی شد و بریتانیا، فرانسه و سپس ایالات متحده از این رژیم بهمثابه ابزار مدیریت بحران در خاورمیانه بهره بردند.
ناصری خاطرنشان کرد: نظم نوین جهانی به معنای از بین بردن مرزها و فرهنگها برای ساخت دهکدهای جهانی با فرماندهی الیگارشی مالی و رسانهای بوده و رژیم صهیونیستی با تجربه پروژههایی مانند استارتآپ نیشن، شهرهای هوشمند، مهندسی ژنتیک و تکنولوژی امنیتی در حال صدور الگویی از تسلط بر جهان است.
وی تأکید کرد: تنها راه مقابله با چنین پروژهای مقاومت تمدنی بوده و باید در همه عرصهها از رسانه و دانشگاه تا اقتصاد و سیاست تهاجم چندلایه این پروژه را شناسایی و مهار کرد و این نهفقط یک نبرد نظامی بلکه یک جنگ ترکیبی تمامعیار برای نجات هویت بشری از چنگال نظم شیطانی صهیونیستی است.
دست پنهان صهیونیسم در اقتصاد و فرهنگ جهانی
کارشناس مسائل اقتصادی در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ با پردهبرداری از لایههای پنهان نفوذ صهیونیسم در ساختارهای مالی و فرهنگی جهان اظهار کرد: زمانی درباره رژیم صهیونیسم سخن میگوییم نباید فقط به تلآویو و ارتش آن نگاه کنیم زیرا واقعیت این است که قدرت اصلی در پشتپرده زرسالاران صهیونیست هستند که با در اختیار داشتن شبکههای بانکی جهانی، صنایع فیلمسازی، رسانهها، شرکتهای فناوری و کمپانیهای دارویی مدیریت جهان را در دست گرفتهاند.
فاطمه رضوانی افزود: چند دهه است که جریان صهیونیستی با تکیه بر ساختارهای فراملی نظیر صندوق بینالمللی پول، بانک جهانی و بازار بورس نیویورک با خلق سرمایه جعلی و تسلط رسانهای ملل را به گروگان گرفتهاند و این ساختار ابزار اقتصادی را برای تسلیم سیاسی و فرهنگی بهکار میگیرد و رژیم صهیونیستی در این شبکه هم نماد و هم مرکز عملیات است.
وی با بیان اینکه پروژه جهانیسازی در اصل به معنای عادیسازی سلطه و جنایات صهیونیسم است تصریح کرد: فیلمهایی که در نتفلیکس میبینید، روایتهایی که در رسانههای جریان اصلی پخش میشود و حتی سیاستگذاریهای بانکهای مرکزی بسیاری از کشورها همه بهنوعی با این شبکه در پیوند هستند و ما با نوعی «استعمار پلتفرمی» مواجهایم که از والاستریت تا سیلیکونولی را به خدمت ایدئولوژی صهیونیسم درآورده است.
این کارشناس بیان کرد: انقلاب اقتصادی واقعی تنها زمانی رخ میدهد که ملتها از یوغ بدهی جهانی، دلارزدگی و الگوهای مصرفی غرب ساخته رهایی یابند چراکه اقتصاد مقاومتی به معنای شکستن زنجیره سلطه صهیونیستی بر غذا، دارو، فناوری و اطلاعات است.
رضوانی هشدار داد: اگر امروز در برابر شبکه اقتصادی و رسانهای رژیم صهیونیستی ایستادگی نکنیم فردا دیگر چیزی از استقلال سیاسی، هویت فرهنگی و عدالت اجتماعی باقی نخواهد ماند و حال زمان آن رسیده که جنگمان را با روحیه انقلابی تا نابودی کامل این رژیم ادامه دهیم.
هدف صهیونیسم تهاجم و جنایت است
کارشناسارشد جامعهشناسی در گفتگو با خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ با اشاره به نفوذ نرم صهیونیسم و خطرات پروژه عادیسازی جنایات اظهار کرد: ما با رژیمی مواجه نیستیم که صرفاً با تانک و تفنگ وارد عمل میشود چراکه امروز مهمترین تهدید رژیم صهیونیستی نفوذ در لایههای هویتی و نرمافزاری جوامع بوده و صهیونیسم فرهنگی با بهرهگیری از دیپلماسی رسانه، توریسم، آموزش و حتی صلح در حال تسخیر ذهن ملتها است.
امیرعلی شریفی درادامه افزود: فیلم، سریال، بازیهای رایانهای، سبک پوشش، آموزشهای وارداتی همه به ابزاری برای اجرای نقشه مهندسی فرهنگی تلآویو تبدیل شدهاند و هدفشان بیریشه کردن نسلها، تحقیر هویت دینی و ساخت انسانِ بدون عقاید در خدمت سرمایه جهانی است.
وی با اشاره به پروژه موساد در نفوذ دانشگاهها، سازمانهای مردمنهاد و حتی محافل دینی کشورهای اسلامی گفت: این پروژهها به ظاهر با عناوین جذاب مثل گفتگوی ادیان یا گردشگری بینفرهنگی اجرا میشود، اما هدف اصلی آن تضعیف محور مقاومت، شکستن وحدت امت اسلامی و جایگزینی فرهنگ مصرفی است.
شریفی در ادامه تأکید کرد: رژیم صهیونیستی میداند که با توپ و تانک نمیتواند ملتها را شکست دهد و به همین دلیل با محتوای نرم ذهن جوانان را تسخیر میکند زیرا وقتی هویت را از ملت بگیری دیگر نیازی به حمله نظامی نیست چرا که مقاومت بدون ریشه فرهنگی و اعتقاد فرو میپاشد.
وی ابراز کرد: راه نجات احیای جبهه فرهنگی مقاومت بوده و باید در برابر نفوذ فرهنگی، شبکه تولید محتوای انقلابی، رسانه مستقل، آموزش تمدنی و هنر متعهد را شکل دهیم و زیرا انقلاب اسلامی یک پروژه صرفاً سیاسی نیست بلکه احیای هویت در برابر پروژه صهیونیستیِ بیهویتی است.
انتهای خبر/
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!