یادداشت؛
سمنان و سایه سنگین بیثباتی مدیریتی
استان ممتاز سمنان سالهاست که بهجای پیشرفت، گرفتار چرخهای فرسایشی از بیثباتی مدیریتی شده است، هر بار با تغییر یک مسئول ارشد، عقربههای توسعه به عقب باز میگردد.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ در سالهای اخیر، نام سمنان نه با شکوفایی ظرفیتهایش، بلکه با تکرار چرخهای فرسایشی از «تغییر مدیران» گره خورده است. استانی که باید نماد ثبات و برنامهمحوری باشد، بارها قربانی تصمیمهایی شده که بیش از آنکه توسعهمحور باشند، رنگ و بوی مصلحتهای کوتاهمدت و جابهجاییهای سیاسی داشتهاند. بیثباتی مدیریتی در سمنان، دیگر یک پدیده گذرا نیست؛ به مشکلی ساختاری تبدیل شده که آثارش در همه حوزهها از اقتصاد تا فرهنگ دیده میشود.
سمنان استانی استثنایی است؛ از معادن غنی گرفته تا موقعیت راهبردی بین شرق و غرب ایران، از ظرفیت گردشگری تاریخی و طبیعی تا کشاورزی دانشبنیان و صنایع نوپا. اما این ظرفیتها، بارها زیر سایه تغییرات پیدرپی مدیریتی، به حاشیه رفتهاند. هر استاندار تازهمنصوب، با نقشه راه خود میآید، اولویتها را تغییر میدهد، پروژههای نیمهتمام را متوقف میکند و تیم مدیریتی پیشین را کنار میگذارد. نتیجه؟ چرخهای از «از نو شروع کردن» که بهجای پیشرفت، فقط فرسایش میآورد.
در چنین فضایی، هیچ برنامه توسعهای مجال پختگی و استمرار نمییابد. پروژههایی که باید بازتاب اعتماد مردم و همت مدیران باشند، در نیمه راه رها میشوند؛ سرمایهگذاریها بینتیجه میمانند و مردم، ناخواسته هزینه آزمون و خطاهای مدیریتی را میپردازند. سرمایه اجتماعی، این بزرگترین پشتوانه توسعه، آرامآرام تحلیل میرود، چون جامعه دیگر به وعدهها باور ندارد.
بیثباتی مدیریتی تنها یک مشکل اجرایی نیست؛ ریشهای در شیوه انتصابات و نگاه ساختاری دارد. بسیاری از مدیران ارشد استان، از روز نخست با ذهنیتی موقت منصوب میشوند. مأموریت آنها نه شناخت عمیق مسائل استان است، نه تعهد به نتایج بلندمدت تصمیمهایشان. این نوع انتصاب، سمنان را به آزمایشگاه سیاستورزی مقطعی بدل کرده؛ جایی که هر بار، مدیر جدید خود را «منجی توسعه» میخواند اما در عمل، فقط نقطهچین دیگری بر دفتر ناتمام برنامهریزی میگذارد.
پیامد این وضعیت روشن است: بخش خصوصی از نااطمینانی میگریزد، نخبگان و جوانان متخصص مهاجرت میکنند، و فضای عمومی استان به نوعی بیاعتمادی مزمن گرفتار میشود. هر مدیر تازهوارد، با تکرار همان شعارهای پیشینیان، به جای تثبیت میراث توسعه، به پاکسازی گذشته همت میکند. در حالی که ریل توسعه، بیش از هر چیز نیازمند «تداوم مسیر» است، نه بازچینی مداوم واگنها.
اما آیا همه تقصیرها را باید بر دوش مدیران گذاشت؟ واقعیت این است که ساختار تصمیمگیری در کشور نیز باید بخشی از مسئولیت را بپذیرد. تا زمانی که شاخصهای انتخاب مدیران بر پایه شناخت بومی، تخصص، ثبات کاری و پاسخگویی واقعی نباشد، این چرخه ادامه خواهد داشت. توسعه استانی، حاصل برنامههای بلندمدت و پیوسته است، نه مجموعهای از وعدهها که میان دورههای مدیریتی گم میشوند.
سمنان امروز بیش از هر زمان دیگری به «ثبات مدیریتی هدفمند» نیاز دارد؛ مدیریتی که نه با تغییر دولت، بلکه با فهم میدان، تجربه اجرایی و تعهد اجتماعی استمرار یابد. توسعه استان نباید در مدار تغییر افراد عقبگرد کند. مردم استان سزاوار آناند که سیاستگذاریها و طرحهایشان در دست مدیری قرار گیرد که بماند، بشناسد، برنامهریزی کند و پاسخگو باشد — نه مدیری که هنوز چمدان رفتن را باز نکرده، چشم به پله بعدی مدیریتی دوخته است.
زمان تصمیم رسیده است. سمنان باید از ایستگاه آزمون مدیران عبور کند. ثبات مدیریتی دیگر یک خواسته لوکس یا سیاسی نیست؛ شرط بقا، رشد و بازسازی امید اجتماعی در این استان است. توسعه، با تداوم و تعهد معنا مییابد، نه با تغییر مداوم. و تا این باور در ساختار انتصابات و نگرش مدیریتی کشور نهادینه نشود، عقربههای پیشرفت در سمنان همچنان در چرخه بازگشت خواهند چرخید.
یادداشت: مهدیه السادات کیا - فعال رسانهای
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!