یادداشت؛
تأملی در سبک زندگی اینستاگرامی
مدرس سواد رسانه در یادداشتی اختصاصی نوشت: اینستاگرام شبکه اجتماعی پرطرفداری است که استفاده از آن مانند تیغ دولبهای است که اگر مجهز به سلاح سواد رسانهای نباشیم، قطعاً حضور در آن بحرانآفرین خواهد بود.
به گزارش خبرنگار اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ مدرس سواد رسانه در یادداشتی اختصاصی نوشت: بسیاری از ما در طول شبانهروز با شبکههای اجتماعی متفاوتی سر و کار داریم. در این فضا با بسیاری از محتواهای متفاوت روبرو می شویم و حجم انبوهی از اطلاعات متنی، صوتی و تصویری را دریافت میکنیم. در بستری به نام اینستاگرام زیست داریم که ما را قادر میسازد بهترین «خودمان» را در آن به نمایش بگذاریم.
کاربران اینستاگرام تصویری از خود به اشتراک میگذارند که ما آنها را آنگونه که مایل هستند ببینیم. امروزه بسیاری از مشاغل کسب و کار خود را به سمت این شبکه اجتماعی سوق دادهاند و بسیاری از فعالیتهای خود را در اینستاگرام انجام میدهند. این شبکه اجتماعی پرقدرت طی سالهای اخیر عناوین شغلی جدیدی را خلق کرده و ما روزانه شاهد فعالیت اقتصادی افرادی هستیم که در صفحههایی با تعداد دنبالکننده بالا به عنوان «بلاگر» کسب درآمد می کنند.
این شبکه اجتماعی تغییرات زیادی را در سبک زندگی افراد در زمینههای مختلف از جمله پوشش، تفریحات، سفرها، مراسمها و مناسبتها و …ایجاد کرده و اکثر مخاطبان را به طریقی تحت تاثیر قرار داده است.بلاگر ها سعی دارند فقط بخشهایی از زندگیشان که احساس میکنند مطلوب و مورد پسند مخاطب است را جلوی دوربین خود بیاورند در صورتی که بسیاری از مخاطبان فکر می کنند که تمام زندگی آنها به نمایش گذاشته شده است و همین امر باعث می شود تا به رویاپردازی های خیالی برای زندگی واقعی خود بپردازند و سعی کنند که تمامی آنها را در زندگی خود پیادهسازی کنند. این شبکه اجتماعی با جذابیت و قابلیتهایی که دارد، به قدری کاربران را شیفته خود کرده است که خواسته یا ناخواسته، اقدام به مشارکت میکنند.
اینستاگرام کاربران را به همانندسازی و همذات پنداری با عناصر و نقشهای ارائه شده در فضاهای مجازی و ایدهآلها دعوت میکند و آنان، کنجکاوانه و برای یافتن جایگاه و عقب نماندن از دیگران به تقلید از سبکهای پوشش، تغذیه، آرایش، سفرها و مهمانیها و غیره که نمودهایی از سبک زندگی هستند، میپردازند.اینستاگرام با تبلیغ، الگونمایی و ترویج ظاهری خاص، به همراه ارائه راههای دستیابی به این امر، افراد را برای رسیدن به ایدهآلی بی منطق و غیرواقعی به تکاپو انداخته است.
اینســتاگرام در دنیــای امــروز بــا خلــق معیارهــای زیبایــی آرمانــی و غیرواقعــی، زمینــهســاز نیازهــای کاذب در زنــان بــه ویــژه دختــران جــوان شــده و توجــه صــرف بــه زیبایــی هــای ظاهــری را بـرای آنـان برجسـته کردهاند. در حالیکـه در صفحـات ایـن شـبکه اجتماعـی توجـه بـه زیبایـیهـای باطنـی در برجسـتهسـازی محتـوا کمتـر مـورد توجـه قـرار گرفتـه اسـت.
نتیجـه چنیـن فرآینـدی آن اسـت کـه زنانـی کـه بیشـتر در معـرض ایـن نـوع پیامهـای رســانهای قــرار میگیرنــد و ایــن پیامهــا را درونــی میکننــد، تمایــل بیشــتری بـرای انجـام جراحـی زیبایـی و تغییـر بـدن خـود نشـان میدهنـد و آمـار تـکاندهنـده جراحــیهــای زیبایــی در ایــران مویــد ایــن ماجــرا اســت. البته در سالهای اخیر شاهد جراحیهای متعدد زیبایی آقایان نیز هستیم.
این فضا با فضای حقیقی و واقعی بسیار متفاوت است و شخصیتهای مختلفی را در خود جای داده که نمیتوانند هویت اصلی خود را در این فضا بیابند و گاها در بسیاری از مواقع با سردرگمی مواجه میشوند به گونهای که تشخصیص مسائل درست از غلط برایشان بسیار دشوار میشود.
تعارض در فرهنگ غربی و ایرانی در اینستاگرام موجب گشته تا کاربر دچار بحران هویت شود، زیرا فرهنگ غالب در بستری که به عنوان کاربر در فضای مجازی و به عنوان یک شخص در فضای مجازی زیست میکند باهم تفاوت زیادی دارد و ایجاد دوگانگی در فرهنگ پذیری و جامعه پذیری میشود.
اینستاگرام به گونهای الگوی آموزشی تعلیم و تربیت نوجوان و جوان امروزی شده است که بسیاری از جوانان تحت تاثیر فضای اینستاگرام و آنلاین شاپها و درآمدهای تبلیغات بلاگری فارغ از اینکه مسایل و مشکلات و یا حتی مهارت کسب درآمد پایدار را بدانند، از ادامه تحصیل مایوس شده، تصمیم به ترک تحصیل نموده و به این فضا روی آوردهاند.
اقتصاد توجه مقولهای است که اینفلوئنسرهای اینستاگرامی از کاربران دریافت میکنند و کاربران با توجه و کنشگری رایگان در صفحات مورد علاقه خود افزایش درآمد اینفلوئنسرها را رقم میزنند. در واقع وقت که ارزش طلا را دارد در این مسیر قرار میدهند.
اینستاگرام با کمک هوش مصنوعی و محتواهای رنگارنگ و جذاب، کاربران را ساعتها در فضای جدیدی که در بسیاری موارد با آموزههای تربیتی او در دنیای واقعی تناسب ندارد نگاه داشته که باعث بروز تغییرات چشمگیری در فرهنگ و سبک زندگی افراد در زمینه های مختلف شده است.
حضور مداوم در اینستاگرام، حواس پنجگانه را مشغول و ایجاد مشغله ذهنی میکند. به مرور فرد در سلطه اهداف شبکه قرار گرفته و به جای اینکه شبکه در اختیار او باشد، خودش در اختیار صفحات اینستاگرام قرار میگیرد. بدون اجبار و با کمال میل باورها و ارزشهایی را میپذیرد که قبل از آن ملاک تربیتی و آموزههای او نبوده است.
اخلاق در اینستاگرام
نوجوانان اوقات زیادی را مشغول گفتگو و ارسال محتوا در شبکه اجتماعی میباشند. مهارتهای اجتماعی درون خطیشان گسترش پیدا میکند و با افرادی در سنین مختلف و فرهنگهای متنوع مواجه میشوند این برخوردها به آنان فرصت میدهد که یاد بگیرند چگونه با افراد مختلف ارتباط برقرار کنند. در بهترین حالت و در شرایط ایدهآل مهارت اجتماعی کسب شده از طریق این ارتباطات میتواند در زندگی شخصی افراد تاثیر مثبت داشته باشد. اما در این ارتباطها اگر به چهار ویژگی فضای مجازی (بیجسمی، بیمکانی، بیزمانی، نافراموشی) اندیشه نشود. کاربر اصلا توجه نمیکند که شخصی واقعی در پشت کلمات تایپ شده وجود دارد ارتباطهای عاطفی برقرار میکنند و بسیاری از این ارتباطها منجر به کلاهبرداری، افسردگی عاطفی و غیره میشود.
برخی کاربران چون فکر میکنند هویت آنان مشخص نیست به راحتی هیجان و خشم خود را در زمینههای مختلف بیان کرده و حتی از الفاظ رکیک نیز استفاده میکند. در حالیکه در فضای واقعی ممکن است به رفتار خود کنترل داشته باشد، ولی در بستر اینستاگرام و صفحه یا کامنتهای خود به رفتارها و سخنان غیر اخلاقی و زبان گزند فحاشی میپردازد. در برخی موارد این رفتارهای ناشایست تبدیل به یک چالش و شوخی میگردد که مدام در بین کاربران انجام و تکرار آن در چرخش است و بدینگونه رفتاری که در فضای واقعی نهی و کنترل میشده در فضای مجازی به ویژه اینستاگرام به یک رفتار عادی تبدیل میگردد و الگویی میشود برای دیگر کاربران به ویژه نوجوانان که در این فضا زیست میکنند و طبیعتاً در یادگیری و تربیت و آموزههای آنان انجام این چالشها موثر و پرخطر خواهد بود.
کاربران اعمالی را انجام میدهند و چیزهایی میگویند که به طور عادی و در ملاقاتهای رودررو آن چیزها را انجام نمیدهند و آن حرفها را نمیزنند افراد هنگامی که روابط مجازی دارند به صورت بارزتری خودشان را بیان کنند.
حدود ۱۰۰ سال قبل فروید ادعا کرد انگیزه اصلی انسان از نیروی جنسی سرچشمه میگیرد؛ آبراهام مازلو نیاز جنسی را در اولین سطح از هرم نیازها قرار داد. امروزه هرزه نگاری و ارتباطهای نامشروع مجازی به صراحت در رسانههای غربی به عنوان یک موضوع عمومی مطرح است. اغلب مردم در اینترنت به دنبال ارضای نیازهای جنسی نیستند، آنان به دو دلیل عمده در هر زمینهای با مسائل جنسی عقده گشایی میکنند اول اینکه نیازهای زیستی خود را ارضاء نمایند دیگر اینکه به برآوردسازی نیازهای اجتماعی و روانشناختی خویش بپردازند.
روابط غیر اخلاقی و هرزه نگاری اینترنتی حتی میتواند اعتیادزا نیز باشد. این واقعیت که پیشنهادات جنسی اینترنتی در بهترین حالت فقط باعث برانگیختگی دیداری و شنیداری میگردند این نکته را بیان میکند که این نیازها به سختی از نظر روانشناختی ارضاء میشوند. کاربری که به تجربه این رفتار در بستر اینستاگرام عادت کرده، در فضای واقعی رفتار و منش تربیتی او نیز در همین راستا قرار میگیرد.
اهداف کاربران در اینستاگرام
شبکههای اجتماعی بهویژه اینستاگرام روابط قوی و تعاملاتی را برای کاربران بهویژه نوجوانان و جوانان فراهم میکند. تعاملات در صفحات اینستاگرام فضاهای بیشتری برای تعامل و حتی کسب و کار به حساب میآیند.این فضا برای کاربر حس آزادی، اشتیاق، استقلال، قدرت ایجاد میکند و همین تجربه های جذاب باعث میگردد که در بیشتر مواقع ما با کاربرانی مواجه میشویم که زمان زیادی را برای حضور در فضای مجازی صرف میکنند و عادت به چرخ زدن های بیهوده و بیهدف در اینستاگرام دارند.
آنها ساعات زیادی از روز، صفحات مجازی را پی چیزی که نمیدانند چیست بیهوده میگردند و وقت زیادی را پای آن میگذارند. حس این را دارند که در این فضا بیدغدغه هستند و خوش میگذرد! بدون هدف در هر صفحهای با محتوای اخلاقی یا غیراخلاقی، مفید یا غیرمفید، توقف میکنند و دل کندن از این لذت مجازی و طولانی که میتواند مخل بسیاری از برنامههای روتین و مهم باشد برای این کاربران به ویژه نوجوان و جوانان سخت است. رسیدگی به این امر بسیار جدی است و باید آن را کنترل کرد.
اینستاگرامگردی بدون داشتن برنامه و هدف خاص بازخورد مثبتی برای کاربر به ارمغان نخواهد آورد و تنها زمان، انرژی و چهبسا سرمایه او بوده که به هدر رفته است. در مقابل اگر کاربر فکر شده کار کند، میداند که قرار است چه محتوایی به مخاطبین خود ارائه دهد و یا دریافت کند که به اهداف صحیح و موثر در آینده دنیای واقعی او نزدیک و همراستا باشد.
البته این نکته قابل ذکر است که تنها هدفمندی برای حضور موثر و سالم در اینستاگرام کافی نیست بلکه هوشمندی، تفکر خلاق، اندیشه نقاد و قدرت تجزیه و تحلیل محتوا نیز مهم و کاربردی است.
جمع بندی و ارائه راهکار
اینستاگرام بهعنوان یکی از پرطرفدارترین شبکههای اجتماعی در حوزه سبک زندگی مخاطبان بسیاری بهویژه از قشر جوان را به خود جذب کرده است که کسب هویتی جدید و دلخواه آنان را فراهم کرده است. اما این هویت در سلامت روح و روان کاربر و پیشرفت واقعی و پایدار او اثر مطلوبی میتواند داشته باشد یا خیر.
اینستاگرام میتواند کارکردهای مثبت در روند و سبک زندگی از جمله فراهم کردن زمینه ارتباطات، تحصیل، تفریح و سرگرمی، تجارت و کسب درآمد ایجاد کرده باشد؛ اما بهدلیل عدم توجه به آموزش و تربیت رسانهای صحیح در کنار کارکردهای مثبت متاسفانه کارکردهای منفی آن از جمله ترویج فرهنگ تجملگرایی و مصرفگرایی، ترویج خشونت، بزهکاری و کلاهبرداری، هرزه نگاری، بلوغ زودرس نوجوانان و کاهش تعاملات در فضای واقعی بیشتر دیده میشود.
وقتی ما برای جوانان الگوی مناسبی تبیین نکنیم دیگران به این مهم اهتمام میورزند و متاسفانه الگوی نامناسبی در اختیار نوجوانان وجوانان ما میگذارند. در آموزههای تعلیم و تربیت اسلامی ما، رفتارهای کلی بیشتر به صورت تئوری گفته میشود؛ مثلاً دروغ نگویید؛ اسراف نکنید؛ دزدی نکنید؛ به حقوق دیگران احترام بگذارید، مراقب سلامت جسم و روان خود باشید، به خانواده خود احترام بگذارید و وفادار باشید. تبیین و الگوی عملی مناسب، جذاب مطابق با سلیقه امروزی، آموزشهای مهارت محور در دسترس و فراوانی نیست، اما در فضای مجازی به ویژه اینستاگرام بهعنوان یک شبکه اجتماعی در حوزه سبک زندگی کاربر با الگوهای فراوان و متفاوتی روبهرو میشود که رفتار اغلب آنان متناقض با آن آموزههای اسلامی هست که اتفاقا باب طبع و ذائقه کاربران نیز میباشد و خودی به خود جذب این فضا شده و جامعه با مخاطبانی که دچار بحران هویت شده اند مواجه میشود.
شکاف دیجیتالی عمیقی بین نسل امروز و نسل قبل که خود را مسئول تربیت و آموزش نسل دیجیتالی امروز میداند ایجاد شده که نهتنها این ارتباط موثر بین این دو نسل صورت نمیگیرد، بلکه تقریبا شاهد چالشهای متعدد در حوزه تربیتی و هویت بخشی آنان هستیم. عدهای به دنبال پاک کردن صورت مساله و حذف تکنولوژی هستند اما آیا واقعا حذف کردن تکنولوژی از دنیای دیجیتالی نسل جدید موثر واقع میشود؟! بهتر است برای این نسل دیجیتالی هوشمند و با استعداد راهبردهای صحیح و عمیق اندیشه شود و آغاز آن توجه به تعلیم نوین و تربیت رسانهای از بدو خردسالی جهت افزایش مهارت زیست در دنیای مجازی در کنار دنیای واقعی میباشد. زبان مشترک نیاز اساسی و ضروری ارتباط با نسل جدید است.
حضرت علی(ع) در نامهای خطاب به فرزندش امام حسن (ع) میفرمایند: همانا قلب جوان مانند سرزمین خالی است آنچه در آن بکارند میپذیرد و من پیش از آنکه دلت سخت شود به ادب تو مبادرت ورزیدم. همچنین در نقلی دیگر فرمودند: فرزندان خود را طبق زمانه تربیت کنید. از این سخنان ارزشمند میتوان منش و روشی را در تربیت نسل جدید پیش گرفت که در کنار حفظ کرامت انسانی و ویژگی افراد، تعلیم و تربیت اسلامی و متمدن را در جامعه رقم زد. طبق فرموده امام علی (ع) قلب جوانان همانند زمین خالی از کشت و آماده هرگونه بذرافشانی است؛ همانگونه که زمین مرده را هر کس آباد کرد مالک میشود زمین خالی و آماده را هر کس با فکر و مکتب خود آباد کند مالک خواهد شد. در نتیجه مسئولان هدایت دینی باید پیش از دیگران دلهای جوانان جامعه را با شیوه جدید و امروزی فرهنگ و تربیت الهی را احیا کنند.
سبک زندگی به همه مسائلی برمیگردد که متن زندگی انسان را شکل میدهند، در واقع برای سبک زندگی متمدن اسلامی باید روش آموزشی را در نظر گرفت که مهارت افزایی و رعایت مسائل تربیت اسلامی در هردو دنیای واقعی و مجازی را شامل شود.
سواد رسانهای همراه با تربیت رسانهای یک نوع درک متکی بر مهارت است که میتوان بر اساس آن انواع محتواهای رسانهای را از یکدیگر تفکیک، شناسایی و تجزیه و تحلیل کرد و به بینشی عمیق برای درک و تشخیص درستها و تعارضها در بحرانهای هویتی و تربیتی رسید.
یادداشت: سیده مریم سیادت - مدرس سواد رسانه