
یادداشت؛
هشدار به مروجان سادهانگاری دشمن
تجربههای تلخ گذشته نشان میدهد سادهانگاری در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی، نهتنها دستاوردی برای ملت ایران ندارد، بلکه به تشدید فشارها، تحریمها و تضعیف جبهه مقاومت منجر میشود.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»، کارشناس مسائل سیاسی در یادداشت اختصاصی نوشت: تجارب تاریخی ملت ایران، بهویژه در چهار دهه گذشته، نشان داده است که هرگونه نگاه خوشبینانه یا سادهانگارانه به دشمنان انقلاب اسلامی، پیامدهایی سنگین و گاه جبرانناپذیر بههمراه داشته است.
در این چارچوب، برخی کارشناسان و ناظران سیاسی با استناد به اسناد رسمی، خاطرات مسئولان سابق و واقعیتهای میدانی توافقات پیشین، هشدار میدهند که تبلیغ مذاکره با آمریکا و رژیم صهیونیستی عملاً زمینهساز تحقق اهداف سلطهجویانه این قدرتهاست. در نگاه ساختاری واشنگتن و تلآویو، مذاکره به معنای تسلیم و تغییر ماهیت طرف مقابل است، نه امکان دستیابی به یک تعامل برابر یا تحقق عدالت.
نگاهی به دهههای اخیر و سیاست خارجی دولتهای خاتمی، روحانی و پزشکیان، که بخشهایی از آن بر رویکرد مذاکره و اعتماد به غرب استوار بوده، نشان میدهد نهتنها این مسیر نتوانسته منافع مردم و جمهوری اسلامی ایران را تأمین کند، بلکه همزمان با جریان مذاکرات، سنگینترین تحریمهای اقتصادی، بانکی، انرژی، دفاعی و حتی شخصی علیه مقامات کشور تصویب و اجرا شده است.
نمونههای روشن آن، تحریم بانک مرکزی در اوج گفتگوهای هستهای، تصویب تحریمهای موشکی پس از برجام و در مواردی حملات مستقیم نظامی مانند ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی است که دقیقاً در بستر ادعایی «دیپلماسی» اتفاق افتاد.
این سوابق تاریخی بهروشنی نشان میدهد که پیشنهاد هر نوع گفتگو یا آتشبس از سوی سیاستمداران آمریکایی یا صهیونیستی میتواند بخشی از راهبردی بزرگتر برای تضعیف جبهه مقاومت، ایجاد انشقاق داخلی و تحمیل خواستههای سلطهگرانه آنان باشد.
کارشناسان تأکید دارند که صدور هرگونه بیانیه یا فراخوان سیاسی باید بر پایه یک تحلیل جامع میدانی، اطلاعاتی و استراتژیک صورت گیرد. نادیده گرفتن واقعیات میدانی یا فروکاستن مسائل پیچیده به شعارهای ساده، نهتنها دردی را دوا نمیکند بلکه عملاً ابزار تبلیغاتی دشمن را تقویت میکند. تجربه نشان داده که این رویکرد میتواند به شکستهای برگشتناپذیر در حوزههای سیاسی، امنیتی و اجتماعی بینجامد.
ملت ایران و مجموعه جبهه مقاومت، باید حفظ کرامت ملی، حفاظت از جان مردم، و صیانت از مصالح کلان کشور را در هر تصمیم سیاسی بر هرگونه نمایش دیپلماتیک مقدم بدارند. هر اقدام تبلیغی یا رسانهای که بدون رعایت این اصول منتشر شود، خواه ناخواه به سود دشمن تمام خواهد شد.
در عین حال، هر گفتگوی مشروع و مؤثر فقط در شرایطی امکانپذیر است که طرف مقاومت از اقتدار و توان بازدارندگی کافی برخوردار باشد، خطوط قرمز راهبردی روشن بماند و هیچ اصل حقوقی، امنیتی یا حاکمیتی قربانی روند امتیازدهی نشود.
بر اساس این رویکرد، تجربه مقاومت در جنگ ۳۳ روزه لبنان، ایستادگی غزه در برابر محاصره و پیشرفت علمی ایران تحت تحریمها، نمونههای موفقی هستند که نشان میدهند راهبرد قدرتمحور، حتی در شرایط فشار، ضامن دست بالا در هر گفتگو است. برعکس، مذاکرات بدون پشتوانه توان بازدارنده، به تضعیف موقعیت و تشدید فشار میانجامد.
در فضای امروز جهان که توازن قدرت نسبی در حال تغییر است، غفلت از این واقعیتها و تکرار تجربههای شکستخورده گذشته، میتواند دستاوردهای چند دهه مقاومت و ایستادگی مردم ایران را در معرض تهدید قرار دهد. از این رو، هر فرد یا جریانی که در داخل کشور تریبون رسانهای یا جایگاه سیاسی دارد، پیش از تبلیغ مذاکره یا امضای بیانیه، باید با دقت بسنجند که آیا اقدامشان بر پایه تحلیل دقیق و با در نظر گرفتن همه تهدیدات و فرصتهاست یا در دام سناریوی از پیش طراحیشده دشمن گرفتار میشود.
هوشیاری، بصیرت انقلابی و تحلیل دقیق راهبردی باید در صدر اولویتها قرار گیرد. تنها در چنین بستری مذاکرات میتواند ارزشمند و نتیجهبخش باشد؛ آنهم نه به معنای عقبنشینی، بلکه بهعنوان ابزاری برای تثبیت اقتدار و تأمین منافع ملت ایران. هر چیز جز این، بازخوانی فصلهای تلخ تاریخ خواهد بود.
یادداشت: رامین قانع- کارشناس مسائل سیاسی
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!