یادداشت/
ناگفتههایی از مکتب «حاج قاسم»
ظرفیت وجودی حاجقاسم فراتر از آن بود که پست و مقامها او را مغلوب کند نوع فرماندهی ایشان مهربانانه توأم بااقتدار، عفو بالاتر از قدرت، بود... یعنی در عین نظم و تلاش و قاطعیت، مهربان و صمیمی بود.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ تمامی نیروهای نظامی، امنیتی و نیروهای مسلح کشور در ارتش، سپاه، فراجا، بسیج و... باید این نکته را مدنظر قرار دهند نوع و مُدل فرماندهی در «مکتب حاجقاسم»، نگاه دیکتاتورمآبانه، زورگویانه و نگاه بالابهپایین نبود.
ظرفیت وجودی حاجقاسم فراتر از آن بود که پست و مقامها او را مغلوب کند، نوع فرماندهی او مهربانانه توأم بااقتدار، عفو بالاتر از قدرت، بود... یعنی در عین نظم و تلاش و قاطعیت، مهربان و صمیمی بود، هرگز پست و مقام سوار بر او نشد و او نیز دچار «آفت ریاستطلبی» و مغلوب جاهطلبی نشد و تشنهٔ در باز کردن و تعظیم دیگران هم نبود.
آنجا که سربازی برای او در باز کرد و گفت «چرا برای من در باز کردی؟! مگر من شاهم!!!» نشاندهنده اوج تواضع و فروتنی این بزرگمرد بود.
مکتب حاجقاسم ادامهٔ مکتب انبیا و اهلبیت (ع) است، شخصیتی که در اوج صَلابت و پرستیژ نظامی و امنیتی، یک نیروی مردمی، جهادی، خاکی و متواضع به تمام معناست... همه با او احساس راحتی میکردند.
ظاهر ساده و بیتکلف حاجقاسم خبر از باطن صاف و پالودهاش میداد و به معنای واقعی کلمه مصداق آیه شریفه «سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ» بود در طریق اخلاص ثابتقدم بود و هیچگاه به دنبال مطرحنمودن خود نبود و آنچنان به غنای درون رسیده بود که نیازی به جلوهگری نداشت.
این سرباز ولایت همانطور که بر روی مسائل کلان، راهبردی و بینالمللی تمرکز داشت همزمان بر روی ریزترین مسائل همچون ارتباط با بستگان و خانواده، رسیدگی به امورات مردم شهر و روستای خود نیز همت داشت.
سردار سلیمانی یک شخصیت چندبعدی، جامع و شجاعترین در برابر دشمنان و مهربانترین در جمع یاران، جامع و شجاعترین در برابر دشمن و مهربانترین در جمع یاران بود.
شهید سلیمانی هرگز دیگران را پلهٔ قدرت، و بازیچهای برای رسیدن به پُست و مقام نکرد و در رفاقت با همکاران و برادران و همرزمان دوران دفاع مقدس صداقت داشت در آخر نیز در کنار همان رفقا و رزمندگان دفاع مقدس در گلزار شهدای کرمان آرام گرفت.
یادداشت: حسین هراسانیان، محقق و پژوهشگر
انتهای خبر/