
گزیدهای از وصیتنامه شهدای استان سمنان؛
برادران حزبالله باید دانشگاهها را پر کنند
شهید حسامالدین ابوالمعالی در وصیتنامهاش مینویسد: برادران حزبالله بايد در زمينه درسی كوشا و پيشتاز از ديگران باشند، آنها بايد دانشگاهها را پر كنند تا جای خالی برای افراد ملحد باقی نماند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ شهید حسامالدین ابوالمعالی یکم مرداد ۱۳۴۴ در شهرستان مهدیشهر به دنیا آمد. پدرش علیاکبر و مادرش شهربانو نام داشت. دانشجوی سال دوم کارشناسی در رشته هنر بود.
از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سیام اردیبهشت ۱۳۶۵ در مهران توسط نیروهای بعثی بر اثر اصابت ترکش به صورت، پهلو و پا، شهید شد. پیکر وی را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.
«ان الله اشتری من المؤمنين انفسهم و اموالهم بان لهم الجنة يقاتلون في سبيلالله فيقتلون و يقتلون وعدا عليه حقا في التوراية و الأنجيل و القران و من اوفي بعهده من الله فاستبشروا ببيعكم الذي بايعتم به و ذلك هوالفوز العظيم».
«خدا جان و مال اهل ايمان را به بهای بهشت خريداری كرده، آنها در راه خدا جهاد میكنند كه دشمنان دين را به قتل رسانند و يا خود كشته شوند، اين وعده قطعی است بر خدا و عهديست كه در تورات و انجيل و قرآن ياد فرموده و از خدا باوفاتر بهعهد كيست ای اهل ايمان. شما بهخود در اين معامله بشارت دهيد كه اين معاهده با خدا به حقيقت سعادت و فيروزی بزرگی است».
با درود و سلام بر منجی عالم بشريت، امام زمان (عج) و نائب برحقش، امام خمینی و با درود و سلام بر حماسهآفرينان جبهه توحيد، رزمندگان سلحشور ايران و با درود و سلام بر خانوادههای معظم شهدا.
اين حقير، محمد ابوالمعالی، برحسب وظيفه و نيازی كه در اين برهه از زمان احساس میشود اقدام به نوشتن چند سطری بهعنوان وصيتنامه نمودم كه اميدوارم مورد رضاي حقتعالی قرارگيرد.
انگيزهای كه من برای آن به جبهه آمدم آن تكليف شرعی بود كه اماممان بر دوش ما نهاده بود.
برای اين به جبهه آمدم تا به ندای «هل من ناصر» حسينن زمانمان لبيك گفته باشم. برای اين به جبهه آمدم تا راه حسين را، كه با ريختن خون پاك خود در صحرای كربلا بنيان نهاد، رفته باشم. برای اين به جبهه آمدم تا خود را در اين دانشگاه بزرگ انسانسازی بسازم. انسان خيلی سست و لغزان است، تا تذكر و يادآوری نباشد و از خدا غافل شده راه پستی را در پيش میگيرد.
مسلمان بايد حتماً خودش را با رفتن به جبهه و اعمال خير ديگر متذكر سازد، تا خدای نكرده مورد غضب خدا قرار نگيرد. خدايا، پناه میبرم به تو از غضبت، خدايا، خداوندا، شهادت، اين فوز عظيم، را نصيب من گردان تا شايد به اين وسيله گناهان زياد من بريزد و به قرب تو برسم.
خدايا، خداوندا، شهادت نزديكترين راه براي رسيدن به توست. شهادت رهی است كه انسان عاقل آن را انتخاب میكند. شهادت رهی است كه امام حسين و ائمه اطهار انتخاب كردند.
شهادت رهی است كه شهدای انقلابمان همچون بهشتی و رجائی و باهنر و مطهری انتخاب كردهاند. مسلماً اين راهی است كه انسان را به كمال میرساند. اين راه تنها راه و بهترين و نزديكترين راه برای رسيدن به لقاءالله است.
خدايا، خداوندا، شكرت میگذارم از اينكه مرا از زمره شهدا قرار دادی و مرا از روزی خود متنعم ساختی.
برادران عزيز، انقلابمان به فداكاریهای زيادی نياز دارد. انقلابمان، بعد از گذشتن هفت سال، احتياج به پاكسازی ادارجات و كارخانجات و ديگر مكانها دارد.
انقلابمان به عالماني همچون طباطبائی و مطهری نياز دارد. انقلابمان نياز به متخصصين و مبتكران متعهد دارد. كلمة تعهد در بين علما و متخصصين خيلي مهم است، چون انقلابمان از عالمان بيعمل ضربه خورده و میخورد و متخصصان بیتعهد هستند كه علمشان را در راه غيرخدا بهكار گرفته به انقلابمان ضربه میزنند.
دوستان و برادران دانشجو، مسئوليت شما در دانشگاهها خيلي سنگين است. شما عزيزان بايد در دانشگاهها فداكاری و جانگذشتگیهای زيادی بكنيد. نبايد بگذاريد از اين دانشگاهها كساني بيرون بيايند كه به خون ملت تشنه و نسبت به اين انقلاب و رهبری آن بیتفاوت و بلكه دشمن باشند. برادران دانشجو، اين واقعاً ضايعه بزرگی است كه برادران حزبالهی به دانشگاهها بروند و بعد از اينكه فارغالتحصيل شدند آدمهای بیخود و بیتفاوت باشند.
برادران حزبالله بايد در زمينه درسی كوشا و پيشتاز از ديگران باشند. آنها بايد دانشگاهها را پر كنند تا جای خالی برای افراد ملحد باقی نماند. حوزهها، اين مراكز سياسی و معنوی، بايد قداست خودش را حفظ كند و برادران طلبه و ديگر برادران بايد نگذارند كه خدای نكرده از حوزهها افراد ضد خدا با افكار سياسی غلط بيرون بيايند.
از برادران و خواهران انتظار دارم پشتيبان ولايتفقيه بوده و امر او را امر رسولالله بدانند و بدون هيچ كم و كاستي اطاعت كنند. امروز مسئله اصلی كشورمان جنگ است و اين جنگ بايد تا دفع كل فتنه از عالم ادامه داشته باشد.
نكند وسوسهها و زمزمههايی شروع شود كه اين جنگ را به صلح تحميلی بكشاند. صلح تحميلی يعني پايمال شدن اين همه خون شهيد. برادران عزيز مسئله جنگ را مسئله اصلي خود بدانند و از كمك به جبهه، چه در خط مقدم و چه در پشت جبهه، دريغ نكنند.
امروز كسانی كه میگويند بايد امام زمان بيايد تا در جوار او مبارزه كنيم و ظلم و فساد را ريشهكن كنيم رجوع به خودشان بكنند، ببينند آيا واقعاً اين كار را میكنند، يا اينكه به مبارزه با او برمیخيزند. امروز كه نايب او، امام خمينی، برای ظهور امام زمان به جنگ با دشمنان او برخاست، حاضر به شركت و همكاری در اين مبارزه بیامان نمیشوند، ببين چگونه ادعا دارند كه ما مبارزه را در ركاب آن حضرت میكنيم.
عزيزان، اگر فرزندان شما مايلند به جبهه بروند مانع و جلوگير آنها نباشند، بلكه مشوق آنها باشند. فرزندان خود را با فرستادن به جبهه بيمه كنيد تا از هرگونه فساد اخلاقی و انحرافات فكری در امان باشند. در پايان از برادران تقاضا دارم كه برای ظهور امام زمان (عج) دعا كنند و خود را آماده برای ظهور امام زمان كنند.
«والسلام»
خدايا خدايا تا انقلاب مهدی خمينی را نگه دار
منبع: سایت وصیتنامه شهدای استان سمنان
انتهای خبر/
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!