
مرآت گزارش میدهد؛
سفری در کوچهپسکوچههای انقلاب
نمایشگاه رویدادهای تاریخی انقلاب در کنگره ملی سههزار شهید استان سمنان، بازدیدکنندگان را به سالهای ۴۲ تا ۵۷ میبرد؛ جایی که با بازسازی کوچهها، خانهها، تظاهرات و روایتگری زنده، تاریخ انقلاب دوباره جان میگیرد.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ قدم که به نمایشگاه میگذاری نخستین چیزی که به چشم میآید کوچههای باریک و خانههای خشتی تهران قدیم است؛ کوچههایی که انگار دیوارهای کاهگلیشان هنوز بوی روزهای مبارزه میدهد.
در همان لحظه نخست، بوی خاک و چوب کهنه در مشام میپیچد و هیاهوی ساختگی روزنامهفروشهای خردسال که در گوشهای از نمایشگاه بازسازی شده، ذهن بازدیدکننده را به نیمقرن پیش میبرد و سالهایی که هنوز خیابانها سنگفرش بودند، خانهها چراغنفتی داشتند و روزگار در ظاهر آرام اما در باطن پر از التهاب و جوشش بود؛ سالهایی که به تعبیر بسیاری از مورخان، سرنوشت ایران آرامآرام در مسیر شهامت، خودباوری و ایستادگی شکل گرفت.
این کوچهها تنها سازههای نمادین نیستند؛ هر آجر و هر در چوبی حکایتی ناگفته در دل دارد و قدمزدن در این فضا مانند تورق کتابی قطور است که برگهایش با خون و اشک و فریاد آغشته شده و کوچههایی که در حافظه خود نفسهای خسته اما امیدوار مردمی را نگه داشتهاند که میان ترس و امید، میان ظلم و آرمان راه آینده را جستوجو میکردند.
صدایی که تاریخ را تکان داد
در گوشهای از نمایشگاه، فضای خاصی طراحی شده، بلندگوهایی قدیمی روی دیوار نصب شده و صدای پرشور امام خمینی(ره) در فضا طنینانداز میشود، همان سخنانی که در سالهای دهه ۴۰ و ۵۰، همچون جرقهای بر خرمن خشم ملت افتاد و مردم را از خانهها و حجرهها به میدان آورد.
وقتی این صدا در نمایشگاه پخش میشود بازدیدکننده احساس میکند در میان جمعیتی بیانتها ایستاده؛ گویی همان لحظه در صحن مدرسه فیضیه یا در میدانهای پر التهاب تهران قرار دارد.
زنان و مردان بازدیدکننده، ناخودآگاه سکوت میکنند، برخی با چشمان بسته و برخی با چشمانی پر از اشک گوش میسپارند. صدا در فضا میپیچد و دیوارهای خشتی نمایشگاه، پژواک آن را چند برابر میکنند و این بخش نشان میدهد که چگونه یک صدا توانست تاریخ یک ملت را تغییر دهد و نسلی تازه را به میدان مبارزه بیاورد.
بازسازی روزهای سرکوب
مسیر بازدید به صحنههایی میرسد که بیرحمی نیروهای رژیم پهلوی و ساواک در برخورد با مردم بازآفرینی شده و بازیگران جوان در نقش مأموران، با چهرههای عبوس و لباسهای درباری در مقابل مردم معترض میایستند و فریادها در فضا میپیچد، نگاههای مضطرب زنان بازسازی میشود و شلاقهای بیامان بر زمین فرود میآید.
این صحنهها نه صرفاً یک نمایش بلکه تلنگری است بر ذهن هر بیننده مانند تلنگری که یادآوری میکند آزادی و عدالت بهایی سنگین داشت؛ بهایی که با خون دانشجویان، روحانیون و کارگران پرداخت شد، بسیاری از جوانان بازدیدکننده که این صحنهها را میبینند برای نخستین بار عمق خشونت و سختی مبارزات نسل پیشین را درک میکنند.
زندگی در بطن انقلاب
یکی از جذابترین بخشهای نمایشگاه بازسازی خانهها و دکانهای قدیمی است، این خانهها با ریزترین جزئیات ساخته شدهاند؛ چراغهای نفتی که هنوز بوی نفت میدهند، قفسههای چوبی پر از ظروف سفالی و فلزی، درختانی که هوای بهمنماه و زمستان و حتی وسایل روزمرهای چون سماور ذغالی، رادیوی قدیمی و فرشهای دستباف که آن روزها را تداعی میکنند.
در کنار خانهها، دکانهایی بازسازی شدهاند؛ نانوایی سنگکی با تنور داغ، بقالی با ترازوهای دوکفهای، عطاری با کیسههای گیاهان دارویی و گرمابه نوروز همه اینها به بازدیدکننده کمک میکند تا زندگی روزمره مردم آن روزگار را حس کند؛ زندگیای که در دل سادگی، روح مقاومت را پروراند.
اما این بازسازی تنها برای نمایش سبک زندگی نیست و در کنار هر خانه و دکان، روایتهایی از نامها و چهرههای انقلابی زنده است؛ نامهایی چون محمد بخارایی، رضا صفارهرندی و دیگر جوانان انقلابی که با دستگیری، شکنجه و شهادت خود ندای «ادامه راه» را سر دادند و حضور این نامها در دل زندگی روزانه نشان میدهد که انقلاب محصول یک قشر خاص نبود؛ بلکه از دل خانهها، کوچهها و بازارها برخاست.
طوفان مردم در دل نمایشگاه
در انتهای مسیر، صحنهای بازسازی شده که بازدیدکننده را به یاد روزهای پرالتهاب سالهای ۵۶ و ۵۷ میاندازد، خیابانی سنگفرش با دیوارنوشتههای انقلابی، پلاکاردها و شعارهای مردم و گروهی از بازیگران در نقش مردم معترض که با دستهای گرهکرده شعار میدهند: «یا مرگ یا خمینی» و در مقابل مأموران رژیم با اسلحه صف کشیدهاند و فضای پرتنشی ایجاد شده است.
بازدیدکننده وقتی در این خیابان قدم میزند احساس میکند خودش بخشی از جمعیت است و صدای شعارها در گوشش میپیچد و حتی طنین پای مردم روی زمین لرزهای نمادین در قلب وی ایجاد میکند و این بخش، نقطه اوج نمایشگاه است؛ جایی که بازدیدکننده بهطور کامل در بطن تاریخ قرار میگیرد.
خاطرات نسل انقلاب
در کنار همه این صحنهها بازیگران از اقشار مختلف انقلابی، روحانیون و دانشجویان روایتگری میکنند و روایتهای آنان به نمایشگاه عمقی تازه میبخشد. چراکه هیچ تصویری، هیچ صحنهای، نمیتواند جای کلام کسی را بگیرد که خود در آن روزها حضور داشته است.
دیدن دختری که در ۱۷ شهریور به شهادت رسیده یا مردی که در زندان ساواک شکنجه میشود بازدیدکننده را به لرزه میاندازد و این روایتها انقلاب را از تاریخ کتابی به تجربهای انسانی تبدیل میکند.
بازخوانی یک مسیر
بازدید از این نمایشگاه سفری در زمان است؛ سفری از سالهای تلخ و شیرین ۴۲ تا ۵۷ و بازدیدکننده در این مسیر میان کوچهها و خیابانهایی قدم میزند که صدای پای مردم در آنها به یک طوفان تبدیل شد، تظاهرات، اعتصابات، جلسات مخفیانه همه در قابهای کوچک و بزرگ نمایشگاه بازسازی شدهاند.
این سفر یادآوری میکند که انقلاب اسلامی تنها نتیجه یک حادثه نبود بلکه ثمره سالها مبارزه، صبر و خون بود صبر مردمی که با دست خالی اما با ایمانی سرشار در برابر رژیمی مسلح ایستادند و آیندهای سرشار از استقلال و آزادی را برای ایران رقم زدند.
پیوند گذشته با امروز
برپایی این نمایشگاه در بستر کنگره ملی سههزار شهید استان سمنان معنای دیگری مییابد و اینجا تنها نمایش یک تاریخ گذشته نیست، بلکه پیمانی دوباره با آرمانها و ارزشهایی است که شهدا برای آن جان دادند و حضور خانوادههای شهدا در کنار جوانان و کودکان، نشان میدهد که این پیام هنوز زنده است و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود.
کوچههای تاریخ در این نمایشگاه دوباره جان گرفتهاند و هر در، هر کوچه، هر شعاری، دعوتی است برای بازخوانی مسیر ایستادگی ملت ایران؛ مسیری که از سال ۴۲ آغاز شد و در بهمن ۵۷ به ثمر نشست اما پایان نیافت؛ چراکه امروز نیز همچنان الهامبخش مبارزه با ظلم و تلاش برای عدالت است.
پرده آخر
این نمایشگاه تنها یک رویداد فرهنگی نیست؛ کلاس درسی زنده بوده و هر قدمی که بازدیدکننده در کوچههای خشتی برمیدارد درسی تازه میآموزد از شهامت جوانان انقلابی، از صبر مادران، از مقاومت مردان در برابر ساواک و از امید مردمی که هیچگاه از آرمان خود دست نکشیدند.
برپایی آن در کنگره سههزار شهید استان سمنان فرصتی دوباره است برای مرور خاطرات انقلاب و بازخوانی مسیر ایستادگی ملتی که توانست در برابر یکی از قدرتمندترین رژیمهای مسلح منطقه پیروز شود.
این نمایشگاه نهتنها تاریخ را روایت میکند بلکه امروز را نیز معنا میبخشد؛ چراکه یادآور میشود استقلال و آزادی، ارمغانی ساده نبوده بلکه دستاوردی است که باید با پاسداشت خون شهیدان همچنان حفظ شود.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!