حالت تاریک
  • پنج‌شنبه, 1404/09/13 شمسی | 2025/12/04 میلادی
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن مرآت نیوز هستید؟
قامت سروی که سایه‌بان آرامش شد
صدای دلتنگی یک مادر؛

قامت سروی که سایه‌بان آرامش شد

در روز تجلیل از مادران شهدا، پای صحبت‌های مادر شهید محمدحسین سروری‌راد نشستیم؛ مادری که فرزندش در ۲۰ سالگی برای حفظ امنیت مردم بال گشود.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ در سالروز وفات حضرت ام‌البنین (س) ـ بانوی فداکاری و الگوی مادران شهدا ـ دل‌هایمان به یاد مادرانی آرام می‌گیرد که امروز در امتداد صبر و استقامت ، پرچم وفاداری را در دستان خود برافراشته‌اند.

یکی از این گوهران درخشان، مادر شهید محمدحسین سروری‌راد است؛ مادری که در چشم‌هایش آسمان آبی ایمان موج می‌زند. مادی که توانست فرزندی را بپروراند که در اوج جوانی اش به جاودانگی لبیک گفت و در مسیر حفظ امنیت مردم، بال گشود و به آسمان پیوست.

این مادر داغ‌دیده اما سربلند، ابتدا از فرزندش برایمان گفت: محمدحسین فرزند آخر خانواده بود؛ آن‌قدر مهربان و آرام که حضورش خانه را پر از شادی می‌کرد. دلش پاک بود و بزرگ‌تر از سنش فکر می‌کرد. هیچ‌وقت نخواستم در آن سن کم این‌قدر بار مسئولیت روی دوشش باشد، اما خودش همیشه می‌گفت مادر من دوست دارم کشورم آرام باشد.

وی، وقتی سخن از حضرت ام‌البنین (س) به میان آمد، آهی آرام کشید و ادامه داد: مادرِ شهید بودن سخت است، خیلی سخت… اما وقتی به یاد حضرت ام‌البنین (س) هستم که چگونه فرزندانش را رد راه حق فدا کرد دلم آرام می گیرد.

زهرا بایمان خاان در مورد ویژگی‌های شهید اظهار داشت: محمدحسین همیشه می‌گفت «برای خوبی کردن به مردم دنبال تشکر و دیده شدن نباشیم». خودش همین‌طور بود؛ کار خیر می‌کرد و به کسی نمی‌گفت. خیلی وقت‌ها بعد از رفتنش شنیدیم که به چه آدم‌هایی کمک کرده بود. بزرگ‌منشی در روحش بود.

مادر شهید لحظه‌ای دست‌هایش را در هم گره زد و افزود: محمدحسین فقط ۲۰ سال داشت، اما انگار سال‌ها تجربه و آرامش در وجودش بود. می‌گفت اگر ما برای امنیت مردم قدم برنداریم، چه کسی بردارد؟ همین حرف‌هاست که این دلتنگی را تحمل‌پذیر می‌کند. سخت‌ترین چیز در زندگی من دلتنگی است… اما وقتی یادم می‌آید پسرم برای آرامش مردم جان داد، قلبم آرام می‌شود.

وی درباره مردم و جوان‌ها نیز سخن گفت: آرزویم این است که نسل امروز حقیقت را بشناسد. بداند این جوان‌ها برای چه هدفی رفتند. محمدحسین هم برای هیچ چیز جز امنیت مردم و آینده همین جوان‌ها قدم نگذاشت. اگر جوان‌ها قدر امنیت را بدانند و برای ساختن کشورشان تلاش کنند، یاد شهدا زنده می‌ماند.

در پایان، چشمانش را به گوشه‌ای دوخت و با صدایی که بغض در آن پیدا بود بیان داشت: پیام من و محمدحسین به مردم این است که قدر آرامش را بدانید. امنیت چیزی است که اگر نباشد تازه می‌فهمیم چقدر حیاتی است. پسرم همیشه می‌گفت مادر، آرامش مردم از جان من عزیزتر است. امروز که نیست، من فقط می‌گویم خداوند او و همه شهدا را با اولیایش محشور کند و به مردم توفیق دهد یادشان را زنده نگه دارند.

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!