حالت تاریک
  • چهارشنبه, 1404/07/02 شمسی | 2025/09/24 میلادی
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن مرآت نیوز هستید؟
وقتی تاریخ نفس می‌کشد
گزارش مرآت از ایستادگی در کوچه‌های تاریخ؛

وقتی تاریخ نفس می‌کشد

در کوچه‌های مدینه تا کربلا، تاریخ نه‌تنها دیده و شنیده می‌شود، بلکه در هر نور، صدا و نگاه بازیگران نفس می‌کشد؛ سفری که قلب را میان ایمان، تردید و وفاداری به تپش می‌اندازد.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»، وقتی وارد فضای نمایشگاهی دومین کنگره ملی ۳ هزار شهید استان سمنان می‌شوید، حال و هوای آن فضای تاریخی ابتدا شما را به مدینه می‌برد؛ شهری که با دیوارهای سفید، طاق‌های هلالی و نور ملایم، حس عمیقی از آرامش و معنویت را در ذهن بازدیدکننده زنده می‌کند.

کوچه‌ها باریک و پیچ‌ در‌ پیچ‌اند که هر کدام با وسایل سنتی و دست‌ساز، بخشی از زندگی روزانه مردم آن روزگار را به تصویر می‌کشند.

فضای مدینه با صدای آرام همهمه مردم، همان حس روحانی آن دوران را در دل‌ها می‌نشاند. در میان این کوچه‌ها، بازیگران یا راهنمایان با لباس‌های سنتی عربی، به‌آرامی حرکت می‌کنند و گاه با لبخندی گرم، مخاطب را به حجره‌ها هدایت می‌کنند. زن میانسال سمنانی که کنار یکی از حجره‌ها ایستاده است، با لبخندی پرمعنا می‌گوید: همان لحظه که وارد شدم، حس کردم در کوچه‌های مدینه راه می‌روم؛ انگار صدای قدم‌های پیامبر (ص) را از فاصله می‌شنوم.

این بخش، نقطه آغاز سفری است که با حس طمأنینه شروع می‌شود و قلب را برای ادامه مسیر آماده می‌سازد.  

کوفه زیر سایه تردید

بخش مدینه، با صحنه‌های آرام و معنوی، نقطه شروع سفری است که بلافاصله به کوفه می‌رسد. کوفه در این نمایشگاه، شهری است که در آن دیوارهای کاهگلی، کوچه‌های خاکی و فضای پرتنش سیاسی – اجتماعی با دقت به تصویر کشیده شده است.

 بازیگران با لباس‌هایی برگرفته از آن دوره، در گوشه و کنار ایستاده‌اند و با حرکات و کلماتشان، مردمان مردد، حاکمان فرصت‌طلب و فضای پرتردید آن روزها را بازسازی می‌کنند. جوان سمنانی با نگاه جدی به صحنه می‌گوید: وقتی این کوچه‌ها را می‌بینی، تازه می‌فهمی که تصمیم‌ها چطور آینده را تغییر دادند؛ کوفه جایی شد که تاریخ را دو پاره کرد.  

در قلب کوفه، تئاتری بزرگ جریان دارد. صحنه‌ها پر از جدال، شایعه، وعده‌های پوچ و خیانتی است که در تاریخ ماندگار شد. پیرمردی که در آن گوشه ایستاده و آرام زیر لب زمزمه می‌کند: ای کاش همه در آن روز کنار حق می‌ایستادند، حالا که با این صحنه روبه‌رو می‌شوم، انگار می‌بینم که ترس بر ایمان غلبه کرد.

صدای خیانت در میدان کربلا 

مسیر بازدید، با نورپردازی ماهرانه، بازدیدکننده را به بخش عاشورا می‌کشاند. فضا اینجا دیگر رنگ و بوی حزن دارد؛ شمر در وسط میدان ایستاده؛ زره سیاه بر تن، نگاه سرد و چشمانی که انگار از سنگ ساخته شده‌اند. او با صدای بلند و لحنی سرشار از فریب، مردم را به گروه خود دعوت می‌کند، گویی صحنه دوباره تکرار می‌شود و باز فرصتی هست که کسی تصمیم دیگری بگیرد. دختر جوانی با اشک در چشمانش به دوستش می‌گوید: این لحظه را که می‌بینم، فقط غربت امام حسین (ع) را حس می‌کنم؛ هیچ‌کس نباید تنها بماند.  

بازیگران، با حرکات آهسته و چهره‌های متفاوتی، روح آن حادثه را به جان بازدیدکننده منتقل می‌کنند. مردی میانسال نفس عمیقی می‌کشد و می‌گوید: اینجا فقط نمایش نیست، این یک آیینه است که ما را در برابر حقیقت خودمان می‌گذارد.

مسیر بازدید از این نمایشگاه، در حقیقت یک گذرگاه زمانی است؛ بازدیدکننده از مدینه آرام و معنوی آغاز می‌کند، وارد کوفه‌ای می‌شود که خیانت در آن جوانه زد، و در عاشورای خونین پایان می‌یابد. هر گام، ضربان قلب را تغییر می‌دهد؛ از آرامش تا غم، از امید تا اندوه، از دعا تا فریاد.  

نورپردازی و صداها به شکلی طراحی شده‌اند که حس گذر زمان و تغییر فضا را کامل منتقل کنند. در مدینه نور طلایی و سفید و همهمه مردم؛ در کوفه، نور خاکی و صدای جدل و طبل؛ و در عاشورا، نور سرخ و... این تغییرات، مانند ورق زدن صفحات یک کتاب تاریخی، تجربه‌ای چندحسی می‌سازد که بیننده را نه‌تنها بیننده، بلکه شاهد می‌کند.  

نمایشگاه «مدینه تا کربلا» فقط بازسازی تاریخی نیست؛ اینجا جایی است که هر صحنه بهانه‌ای می‌شود برای مکث، فکر و پرسش. بازدیدکنندگان با چشمان و احساسات مختلف، روایت را می‌شنوند و می‌بینند، و در بخش‌هایی شاید خود را جای یکی از شخصیت‌ها حس کنند؛ لحظه‌ای که باید تصمیم گرفت، یا سکوت کرد، یا فریاد زد. آن‌چنان که پیرمردی سمنانی گفت: زخم‌هایی که در عاشورا زده شد، هنوز بر تن تاریخ مانده است.  

این روایت، با پایان یافته در بخش عاشورا، بازدیدکننده را از تونل زمان خارج می‌کند، اما رد آن در ذهن و قلب باقی می‌ماند. برای بسیاری، این سفر کوتاه اما پرمعنا، نه‌تنها یک تجربه فرهنگی، بلکه یک تلنگر برای زندگی امروز است؛ یادآوری این که هر تصمیم، هر سکوت و هر اقدام، می‌تواند مسیری را برای همیشه تغییر دهد.  

در خروجی نمایشگاه، بازدیدکنندگان مکث می‌کنند؛ برخی سکوتی طولانی دارند، برخی هم زمزمه‌ای کوتاه از اذکار را زیر لب می‌گویند. اینجا لحظه‌ای است که روایت تاریخی با زندگی روزمره گره می‌خورد؛ هرکس پاسخ خود را به این پرسش پیدا می‌کند که اگر آن روز در صحنه بودیم، در کدام سوی تاریخ قرار می‌گرفتیم؟  

نمایشگاه «مدینه تا کربلا» در حاشیه دومین کنگره ملی ۳ هزار شهید استان سمنان، نه صرفاً یک بخش جانبی، بلکه رویداد است؛ جایی که پیام مقاومت، وفاداری و بیداری، با تمام حس‌ها به جان مخاطب منتقل می‌شود. برای بسیاری از بازدیدکنندگان، این حضور کوتاه، تبدیل به سفری درونی و فرصتی برای بازنگری در باورها، تصمیم‌ها و مسیر زندگی شده است؛ سفری که پایانش در سالن نمایشگاه است، اما آغازش در دل و ذهن انسان ادامه دارد.  

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!