
یادداشت؛
دوحه آزمون اتحاد جهان اسلام
حمله اخیر رژیم صهیونیستی به دوحه، فراتر از یک اقدام نظامی، آزمونی تاریخی پیش روی رهبران جهان اسلام گذاشته است؛ جایی که تصمیمگیری قاطع میتواند آغازگر اتحاد بازدارنده و کمعملی، چراغ سبزی برای تحقق رؤیای «اسرائیل بزرگ» باشد.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»، پژوهشگر و نویسنده در حوزهٔ امت واحده اسلامی در یادداشت اختصاصی نوشت: حمله اخیر رژیم صهیونیستی به دوحه، صرفاً یک اقدام نظامی یا امنیتی نیست؛ بلکه شکستن خط قرمزی در حقوق بینالملل و تعرض مستقیم به حاکمیت قطر در قلب جغرافیای عربی–اسلامی است؛ پیامی که از بیاعتنایی به مرزها و قواعد بینالمللی خبر میدهد.
حمله صهیونیستها به دوحه حامل این پیام آشکار است که تا زمانیکه بازدارندگی واقعی شکل نگیرد، گستاخی این رژیم ادامه خواهد داشت. در چنین شرایطی، اجلاس فردای دوحه فراتر از یک نشست معمولی، آزمونی تاریخی برای جهان اسلام به شمار میرود.
اگر خروجی این نشست به محکومیتهای کلی و بیانیههای پرطمطراق محدود شود، عملاً چراغ سبزی برای تداوم و تشدید حملات بعدی علیه کشورهای اسلامی داده خواهد شد؛ مسیری که به جای بازدارندگی، به عادیسازی تجاوزگری منجر میشود.
این اجلاس میتواند نقطه آغاز یک اتحاد عملی و ساختاریافته میان کشورهای اسلامی باشد؛ اتحادی که در صحنه سیاست، امنیت، اقتصاد و رسانه نمود پیدا کند.
تحقق چنین هدفی، مشروط به پایبندی رهبران حاضر در دوحه به سه اصل بنیادین است: پاسخ جمعی و هماهنگ به تجاوز اخیر که هزینه سنگین سیاسی، حقوقی و اقتصادی برای رژیم صهیونیستی ایجاد کند؛ ایجاد سازوکارهای امنیتی مشترک شامل تبادل اطلاعات، پدافند هوایی یکپارچه و شبکههای هشدار سریع برای تضمین مصونیت حاکمیت کشورهای اسلامی؛ و بازنمایی منسجم پیام امت اسلامی در سطح جهانی با بهرهگیری از دیپلماسی عمومی و رسانه.
تجربه تاریخی نشان داده است که تصمیمهای بزرگ در بزنگاههای حساس میتواند مسیر آینده امتها را تغییر دهد. اجلاس دوحه نیز یا نقطه آغاز یک بلوک بازدارنده اسلامی خواهد بود یا فرصتی از دسترفته که پیام ضعف و تفرقه را به دشمن مخابره میکند.
نبود اراده مشترک در این لحظه نهتنها امنیت امروز را تهدید میکند بلکه فردای جهان اسلام را به میدان بیثباتی و تجاوزگری پیاپی میکشاند.
در این آوردگاه، دو نگاه رودررو قرار دارد: فرصت و تهدید. با ژرفنگری و اراده جمعی، اجلاس میتواند سکوی پرتابی برای بازتعریف جایگاه امت اسلامی در معادلات جهانی باشد؛ اما کمفروغی و انفعال، مجوزی برای دشمن جهت گسترش دامنه تجاوزات خواهد بود.
از بُعد فرصت، این نشست قادر است گسستهای تاریخی جهان اسلام را به پیوندهای همافزا بدل کند و بحران کنونی را به عامل انسجام فراتر از مرز، مذهب و زبان تبدیل سازد. شکلگیری «هویت مشترک امنیتی و سیاسی» بر اساس اراده داخلی میتواند یک نظم مستقل و درونزا برای امنیت امت اسلامی ایجاد کند.
این اجلاس همچنین ظرفیت بازتولید گفتمان جهانی عدالت را دارد. در شرایطی که خشونت بیمهار صهیونیسم آشکار شده است، صدای واحد جهان اسلام میتواند به شاخصی اخلاقی در صحنه بینالمللی بدل شود و نشان دهد که امت اسلامی نهتنها مدافع منافع خویش، بلکه پرچمدار صلح عادلانه و مقابله با قانونگریزی بینالمللی است. از این منظر، اجلاس دوحه میتواند زبان امت را جهانی کرده و افکار عمومی را به پشتوانهای برای اقدامات عملی تبدیل کند.
اما بُعد تهدید این است که اگر نتیجه اجلاس صرفاً نمادین باشد، رژیم صهیونیستی پیام بیهزینه بودن نقض حاکمیت یک کشور اسلامی را دریافت کرده و بهطور مکرر مرزها را نقض و پایتختهای اسلامی را تهدید خواهد کرد تا رؤیای «اسرائیل بزرگ» را بیازماید.
بیعملی دقیقاً همان چیزی است که دشمن برای پیشبرد پروژه خود نیاز دارد و چراغ سبز عبور از خطوط قرمز بعدی خواهد بود.
تهدید دیگر، تجزیه درونی جهان اسلام است. بازگشت کشورها به اختلافات قدیمی و سر باز زدن از تصمیم جمعی، شکافهای موجود را عمیقتر میکند و به جای مواجهه با امت متحد، دشمن با جغرافیایی پارهپاره روبهرو خواهد شد که هر بخشش بهتنهایی آسیبپذیر است.
اجلاس دوحه بیش از یک واکنش به یک حمله، محک بلوغ امت اسلامی است. بهرهگیری صحیح از این رویداد، میتواند در تاریخ بهعنوان نقطه آغاز بازتعریف قدرت اسلامی ثبت شود؛ اما کماثر ماندن آن، در آینده بهعنوان فرصت ازدسترفتهای یاد خواهد شد که مسیر تحقق رؤیای شوم «اسرائیل بزرگ» را هموار ساخت.
یادداشت: رامین قانع- پژوهشگر و نویسنده در حوزهٔ امت واحده اسلامی
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!