
در سایه غفلت مسئولان؛
نمایش خانگی جولانگاه ابتذال شده است
سکوت نهادهای ناظر، نمایش خانگی به جولانگاه عادیسازی مستی و رفتارهای ناهنجار تبدیل شده است؛ سریالی مثل «تاسیان» فقط یک داستان نیست؛ زنگ خطریست برای فرهنگ عمومی و هویت اجتماعی ما.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «مرآت» به نقل از شبکه اطلاعرسانی راه دانا؛ در سالهای اخیر، عرصه نمایش خانگی در کشور به یکی از فعالترین و پربینندهترین حوزههای فرهنگی تبدیل شده است؛ رشد پلتفرمهای پخش آنلاین، افزایش بودجههای تولید، ورود بازیگران و کارگردانان چهره و استقبال مخاطبان، همه دست به دست هم دادهاند تا نمایش خانگی سهم عمدهای در سبد رسانهای خانوادههای ایرانی داشته باشد؛ اما در این میان، مسأله مهمتری نیز خود را نشان داده است و آن هم ابتذال تدریجی محتوای برخی سریالها و عادیسازی رفتارهایی که با چارچوبهای فرهنگی، اجتماعی و ارزشی جامعه ایران در تضاد است.
سریال «تاسیان» یکی از مصادیق پر بحث این روند است؛ نمایش واضح مصرف مشروبات الکلی، مستی شخصیتها، روابط بیپروای عاطفی و بیتوجهی به خطوط قرمز فرهنگی، این اثر را به نمادی از شُل شدن نظارتها و سهلانگاری در زمینه فرهنگسازی تبدیل کرده است؛ اما سوال اصلی اینجاست: چرا با وجود این همه پرده دری در عبور از مرزهای ارزشی، هیچ نهاد یا مسئولی جلوی این نوع عادیسازیها را نمیگیرد؟
ضعف در نظام نظارت و خلأ در سیاستگذاری فرهنگی
نخستین و شاید مهمترین دلیل، فقدان یک نظام نظارتی شفاف، کارآمد و مسئولیتپذیر در حوزه نمایش خانگی است؛ در حالی که پلتفرمهایی چون فیلیمو، نماوا، فیلمنت و... آثار خود را تحت نظارت سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر (ساترا) منتشر میکنند، اما عملکرد ساترا در عمل بیشتر شبیه به ناظر خاموش است تا ناظر فرهنگی مؤثر.
ساترا بارها اعلام کرده که برای هر سریال مجوز صادر میکند و نظارت کامل دارد؛ با این حال، چطور میتوان پذیرفت که سریالی چون «تاسیان» با این حجم از نمایش رفتارهای نامتعارف، توانسته از فیلترهای نظارتی عبور کند؟ آیا این به معنای عدم وجود چارچوب مشخص برای سنجش محتوای فرهنگی نیست؟
تسلط نگاه اقتصادی بر محتوا
نکته دوم به اقتصاد فرهنگ بازمیگردد؛ پلتفرمهای نمایش خانگی، مانند هر بنگاه اقتصادی دیگر، به دنبال جذب مخاطب، افزایش درآمد و سودآوری هستند. این انگیزه اقتصادی، در غیاب نظارت جدی، باعث میشود که محتوای سریالها بهسمت جذابیتهای سطحی و بعضاً جنجالی سوق داده شود.
در واقع، نمایش صحنههایی از شرابخواری، روابط بیپروا یا دیالوگهای دوپهلو، با هدف جذب نگاهها و ایجاد بحث در فضای مجازی تولید میشوند؛ چراکه در این فضا، هرچه بیشتر دیده شوی، بیشتر سود میبری؛ ولو به قیمت تضعیف فرهنگ و اخلاق عمومی.
فقدان سیاست فرهنگی بلندمدت
از سوی دیگر، سیاستگذاران فرهنگی کشور همچنان فاقد یک استراتژی منسجم و آیندهنگر در قبال هنر و رسانه هستند؛ در حالی که کشورهایی با فرهنگهای متنوع، دقیقترین فیلترها را برای تولیدات هنری و رسانهای خود دارند، در ایران هنوز هم مشخص نیست که معیارهای فرهنگی و ارزشی دقیقاً کدام اند و چه کسی متولی اجرای آنهاست.
تا زمانی که این سردرگمی ادامه داشته باشد، هر کارگردان یا تهیهکنندهای میتواند مرزهای سلیقهای را جابهجا کند و با خلق یک اثر «جنجالی» و «بلا تکلیف»، رسانه را به سمت اغتشاش فرهنگی ببرد.
کمرنگ شدن مسئولیت اجتماعی هنرمندان
موضوع دیگر، به خود هنرمندان بازمیگردد؛ بخشی از رسالت هنرمند، آگاهیبخشی، اصلاح رفتارهای اجتماعی و تقویت فرهنگ عمومی است؛ اما برخی از سازندگان آثار نمایشی، به جای ایفای این نقش، به سمت عادیسازی رفتارهای مضر و تخریب ارزشها رفتهاند.
سریالی مانند «تاسیان» نهتنها از این وظیفه غفلت کرده، بلکه عملاً به عادیسازی مصرف الکل و ترویج فضای بیبند و باری در روابط انسانی کمک کرده است؛ سؤال اینجاست: مگرنه آنکه هنر آموزگار است؛ آیا قرار است این آموزگار تیری به قلب فرهنگ خانوار شلیک یا ارزشها را در آن نهادینه کند؟
سکوت وزارت ارشاد، قوه قضائیه و نهادهای مسئول
یکی دیگر از عوامل مهم، بیتفاوتی و سکوت نهادهای فرهنگی و قضائی در قبال این اتفاقات است؛ وقتی صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، قوه قضائیه و دیگر نهادهای مسئول نظارتی هیچ واکنشی به این نوع محتوای ناهنجار نشان نمیدهند، طبیعی است که فضای فرهنگی جامعه به راحتی برای گسترش این روند مهیا میشود.
وزارت ارشاد بهعنوان نهاد متولی تولید و پخش آثار فرهنگی باید در این زمینه پاسخگو باشد، اما در عمل مشاهده میشود که نه تنها نظارت کارآمدی بر محتوای نمایش خانگی ندارد، بلکه گاهی این آثار بدون هیچ فیلتر جدی به پخش میرسند.
همچنین قوه قضائیه که وظیفه حفاظت از قانون و حقوق شهروندان را بر عهده دارد، نیز در برابر رفتارهای آسیبپذیر فرهنگی هیچ اقدام مؤثری انجام نمیدهد. در فضای فقدان نقد جدی و نظارتهای مؤثر، هیچ فشاری برای اصلاح و کنترل محتوا وجود ندارد و سازندگان آثار نیز خود را بینیاز از پاسخگویی میبینند.
طرح مجلس برای مقابله با خلأهای قانونی در شبکه نمایش خانگی
در این باره حجتالاسلام والمسلمین حسنعلی اخلاقی امیری، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در گفتگو با خبرنگار راه دانا، از تدوین طرحی ۱۰ تا ۱۵ مادهای برای رفع خلأهای قانونی در حوزه شبکه نمایش خانگی خبر داد.
وی با اشاره به اینکه نبود قوانین شفاف مانع برخورد قضائی با تخلفات شده، گفت: ساترا از برخی تخلفات مطلع است، اما به دلیل جرمانگاری نشدن موارد، رسیدگی قضائی مؤثر نیست.
اخلاقی امیری افزود: این طرح با هدف ایجاد بازدارندگی، پیگیری جدی تخلفات و تشویق سکوهای قانونمدار تدوین شده و باید با سرعت پیگیری شود.
هنر باید آینهدار حقیقت باشد
در واقع میتوان گفت پدیده عادیسازی در نمایش خانگی، دیگر یک هشدار نیست؛ واقعیتی تلخ است که در حال گسترش است. سکوت مسئولان، بیتفاوتی نهادهای ناظر، اولویت دادن به منافع مالی و فاصله گرفتن هنرمندان از رسالت فرهنگیشان، همگی باعث شدهاند تا سریالهایی چون «تاسیان» نهتنها تولید و پخش شوند، بلکه مورد استقبال بخشی از جامعه نیز قرار بگیرند.
برای مقابله با این روند، نیازمند یک بازنگری جدی در ساختار نظارتی، تدوین سیاستهای فرهنگی روشن و بازگشت به هویت فرهنگی جامعه هستیم. هنر باید آینهدار حقیقت باشد، نه ابزاری برای عادیسازی آسیبها.
انتهای خبر/
درباره نویسنده
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!