به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «مرآت»؛ «آران اتزیون» نایب‌رئیس سابق شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در یادداشتی در صفحه ایکس (توییتر) خود با بررسی ابعاد مختلف وجود ضعف در رژیم صهیونیستی، به ناتوانی این رژیم در برابر ایران اذعان کرد. در این یادداشت توییتری آمده است: 

– نشانه‌های زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد ایران به ماجرای دمشق پاسخ نظامی خواهد داد.

اسرائیل در بزرگ‌ترین نقطه‌ضعف استراتژیک تاریخ خود قرار دارد، اما دولتی که مسئول این امر است، به شیوه‌ای نابخردانه ما را در آستانه شکست در جنگ با دشمنی قدرتمندتر [ایران]، پیچیده‌تر و مرموز‌تر از هر چیزی که درگذشته می‌دانستیم، قرار می‌دهد.

در بعد سیاسی:

۱- اختلافات با ایالات متحده و عدم اعتماد کامل دولت اسرائیل به دولت و رهبر آمریکا؛

۲- اختلاف با کشورهای اروپایی که جنگ را آسیبی به برنامه استراتژیک خود و دلیلی برای وخامت منطقه‌ای می‌دانند؛

۳- و نیز بحرانی با کشورهای عربی، از جمله مصر، اردن و امارات که می‌دانند نتانیاهو ابتکارات و پیشنهادهای آنها برای پایان‌دادن به جنگ و کاهش فاجعه انسانی را خنثی می‌کند!

در وجهه بین‌المللی:

۱- وجهه اسرائیل در پایین‌ترین سطح تاریخی قرار دارد. از نظر «عموم مردم جهان» این جنگ به‌عنوان جنگی برای نابودی «غیرنظامیان بی‌گناه»، به دلایل «انتقام‌جویی» و دلایل بنیادگرایی مذهبی - نژادپرستانه دیده می‌شود.

۲- اسرائیل در جریان رسیدگی‌های حقوقی بی‌سابقه (از نظر شدت و وسعت) در دیوان بین‌المللی دادگستری و دیوان بین‌المللی کیفری است. اسرائیلی‌ها هنوز از درک عمق این ‎فاجعه عاجزند که: ضربه‌ای به صدها، شاید هزاران افسر، سرباز و غیرنظامی متحمل خواهند شد؛ زیرا در هر کشور دموکراتیکی که بخواهند پا در آن بگذارند با خطر دستگیری بین‌المللی مواجه خواهند شد!

در بعد نظامی:

۱- ارتش اسرائیل در جدی‌ترین ‎بحران تاریخ خود قرار دارد.

۲- رئیس ستاد کل، همه ستاد کل و اکثر افسران ارشد مسئول و مقصر شکست ۱۰ سپتامبر هستند و احتمالاتی که منجر به شکست شد هنوز وجود دارد. آمریکایی‌ها و بقیه دوستان ما در جهان از ‎عمق‌ شکست نظامی و نحوه استفاده از «نیروی بی‌بندوبار» در غزه شوکه شدند!

۳- ارزیابی حرفه‌ای آنها از ارتش اسرائیل به‌شدت آسیب دید. نیروی رزمی پس از ۶ ماه بسیار فرسوده شده است. نیروهای ذخیره نیز تحت‌فشار بی‌سابقه‌ای قرار دارند و ارتش اسرائیل هم ادعا می‌کند که فاقد نیروی پشتیبان است!

در بعد مدیریتی - استراتژیک:

۱- فرایندهای تصمیم‌گیری به طور غیرقابل‌باوری تخریب، ریشه‌کن و تحریف شده‌اند و عدم اعتماد بین رده‌های نظامی و سیاسی بسیار زیاد و بی‌سابقه است!

۲- تمام فرایندهای تصمیم‌گیری عفونی، بیمار و غیرعادی هستند. از نخست‌وزیر که قدرت‌های غیرقانونی را به دست می‌گیرد و از ملاحظات غیرمجاز و جنایی استفاده می‌کند گرفته، تا روابط لطمه خورده و جبران‌ناپذیر بین نخست‌وزیر و وزیر دفاع که تا زمانی که مجبور نباشند با هم حرف نمی‌زنند.

۳- ادامه‌دادن به «کابینه جنگ ساختگی» که هیچ صلاحیت قانونی ندارد و در میان برخی از اعضای آن ‎خصومت و سوءظن حاکم است! به کابینه قانونی بیایید: به جایی که متن مذاکرات تقریباً بلافاصله به رسانه‌ها مخابره می‌شود! به زمانی که وزرا با یکدیگر رقابت می‌کنند که چه کسی اطلاعات را ‎افشا کند. کابینه و دولت از هر محتوا و معنایی تهی شده است. اکثر آن‌ها به‌عنوان «وزرای نروژی»، کت و شلوارهای خالی، بی‌وزن و جانشین کار می‌کنند. عناصر مهم حرفه‌ای - نظامی، اطلاعاتی، سیاسی، حقوقی و اقتصادی؛ توسط نتانیاهو و شرکای او نابود شده و یا اخته شده و منصرف شده‌اند.

از نظر اقتصادی:

۱- اسرائیل در یک ‎بحران شدید و آشکار است.

۲- کسری بودجه در حال چرخش است، بودجه ساختگی است، مدیریت مالی به‌شدت غیرمسئولانه است. هزینه‌های جنگ نجومی است (حدود ۶۰ میلیارد دلار به گفته رسانه‌های اسرائیلی) و اگر خدای‌ناکرده گسترش پیدا کند اقتصاد را به بحران‌های ناشناخته می‌کشانند. 
+ صدها هزار نفر از خانه‌های خود تخلیه شده‌اند. + زمین‌ها متروکه شدند.
+ روحیه عمومی پایین است.
+ اکثریت اسرائیلی‌ها جدیت وضعیت را درک می‌کنند، از توهم «پیروزی مطلق» سرخورده شده‌اند. احساس می‌کنند توسط دولت رها شده‌اند و خواستار جایگزینی دولت هستند.

در پس‌زمینه همه اینها، تصمیم برای انجام اقدامات متقابل در سوریه که ظاهراً با علم به این که احتمال نسبتاً بالایی از پاسخ ‎ایران را به دنبال خواهد داشت و می‌تواند به یک جنگ مستقیم بین ایران و اسرائیل تبدیل شود، اتخاذ شد.

به نظر می‌رسد این یکی از رسواکننده‌ترین‌ها در تاریخ اسرائیل باشد؛ بنابراین، در این لحظه، حتی قبل از اینکه ایران واکنشی نشان دهد، اگر واکنش نشان دهد، باید منتظر ‎واقعیتی تلخ بود.

اسرائیل از فاجعه به فاجعه، از پایین‌ترین سطح تاریخی وحشتناک، به پایین‌تر و بسیار عمیق‌تر و بدتر هدایت می‌شود. نتانیاهو و دولت آشکارا بی‌کفایتش نباید اجازه داشته باشند که کشور(!) را ورطه به ورطه بچرخانند.

در سخت‌ترین ساعت‌ها، ما توسط فردی هدایت می‌شویم که کمترین صلاحیت برای این کار را دارد، سیستم‌های ملی ما آسیب‌دیده‌اند، تا حد زیادی تحت‌فشار قرار گرفته‌اند و تا حدی سوءمدیریت می‌شوند.

تحت حکومت نتانیاهو و دولت ناکارآمد او، رفتن به سمت جنگ با ایران یا حزب‌الله ممنوع است. این جنگی است که با شرایط افتتاحیه بسیار بد شروع می‌شود و از آنجا فقط بدتر می‌شود.

در صورت پاسخ ایران، باید فوراً برای جایگزینی دولت، مذاکره برای پایان جنگ، و ورود به مراحل بازسازی و بازسازی سیستم‌ها و زیرساخت‌های دولتی به یک معامله گروگان‌گیری و آتش‌بس دست‌یافت.

انتهای خبر/